این واقعیت البته غیرقابل کتمان است اما در روزهایی که به انتخابات ریاست کمیته ملی المپیک نزدیک شده ایم، برخی بدقلقی ها توام با بداخلاقی ها از معدودی قهرمانان ورزشی سر زده که واقعا دور از انصاف و انتظار بود. آنهایی که با حمایت بی دریغ کمیته ملی المپیک در رویدادهای بزرگ المپیک و میادین جهانی حضور پیدا کرده بودند، از یاد برده اند که در اوضاع بد اقتصادی کشور، حامیان واقعی و دلسوزان بی دریغ قهرمانان ورزش چه کسانی بودند که امروز دچار کژاندیشی و شاید القائات برخی مدعیان ورزش شده و ناسپاسی را جایگزینی سپاسگزاری کرده اند. هرچند که دکتر صالحی امیری بارها و بارها خدمت به جامعه قهرمانان و پیشکسوتان را مایه افتخارات خود دانسته است، اما وقتی که مصاحبه ها و گفته های معدودی از اعضای کمیسیون ورزشکاران را که می خوانیم و می شنویم، بسیار متاسف می شویم. هرچند که می دانیم به قول حکیم فردوسی «گرز باید خورند پهلوان باشد» اما لحن دور از مروت این معدود ورزشکاران مصداق بارز حکایت قدیمی مرد اعرابی و اسب سوار بادیه است.
از نگاه ما صالحی امیری کارنامه ای درخشان دارد. این را در مقایسه با پیشینیانی که رئیس کمیته ملی المپیک بوده اند، با صراحت و صداقت می گوییم و می نویسیم.
نویسنده: حسین علی اسماعیلی