از تیم ملی که صحبت می شود یعنی پیروزی و نشان دادن سیادت های فرهنگی و ورزشی. اما تیمی که سه مهره اصلی خود را به دلیل آسیب دیدگی از دست داده بود، عملا ناکارآمدی خود را در جریان دیدارهای برگزار شده به اثبات رساند. اینکه همه تیم ها شکست خورده اند، برزیل به چین باخت، ژاپن بدون نیشیدا، ایالات متحده را تا آستانه شکست پیش برد، آلمان، ایتالیا، بلغارستان و ... به جوانان خود دل بسته اند همه و همه نشان می دهد که والیبال دنیا حتی با مقررات جدید مربوط به ورودیه به بازی های المپیک باز جوانگرایی را از یاد نبرده اند. اما پرسش اینجاست که ما چقدر جوانگرایی کردیم و تعریف جوانگرایی چیست؟
بدون تردید فدراسیون والیبال و سرمربی تیم ملی باید پاسخگو باشند. هرچند که کار هنوز تمام نشده و دو هفته دیگر هم بازیکنان ایرانی فرصت بازی دارند. تیم ملی حساسیت های خاص خودش را دارد ولی در این برهه باید دنبال راهکار و ارایه طریق بهتر باشیم. افترا بستن به مربی، بازیکن و فلان و بهمان نمی تواند والیبال ما را از بن بست نجات بدهد. اعتقاد داریم که تیم ملی ما می توانست با دور دادن به جوانان 20-19 ساله فضای تازه ای را برای نفس کشیدن نسل جدید فراهم سازد. برخی از بازیکنانی که اکنون در معیت تیم ملی قرار دارند، ارزش سرمایه گذاری ندارند و چه خوب که فدراسیون والیبال نگاه خود را معطوف به آینده سازد و با نظارت دقیق و بی واسطه به عملکرد تیم های جوانان و نوجوانان مستعدترین ها را در کنار تیم ملی قرار دهد یا درباره اعزام تیم به بازی های کشور اسلامی و جام کنفدراسیون آسیا تجدیدنظر کنند.
نویسنده: جمشید حمیدی