فرصت طلبانی” که روزگاری حتی آرزوی نشستن بر روی سکوهای ورزشگاه آزادی را داشتند آن روزهای سختی که حمید سجادی در ICU بود فرصتطلبانه در حال ساختن رزومههای ورزشی و مدیریتی برای خود بودند تا بتوانند جای وزیر مجروح را بگیرند .
رزومههایی که بوسیله خیال پردازان و طالبان و “عاشقان قدرت” نوشته شده بود را شاید “قهرمانان المپیکی و جهانی” ما نیز هرگز به خود جرأت ندهند که چنین رزومههای اغراقآمیز از خود تعریف کنند و سه مقام وزارت ورزش “رزومه بدست” راهی خیابانهای “پاستور”، “بهارستان” و نیز یکی از آنان راهی اتوبان “تهران قم” شد تا دولت، مجلس و علما را متقاعد کنند که می توانند “وزیر ورزش” شوند.
آنها وارد راهروهای مجلسی شدند که دو کارت زرد به وزیر ورزش داده بود و این کارتهای زرد مدلول عملکرد همین مقامات رزومه بدست بود.
یکی از آنها امر جوانان را در وزارت ورزش مختل و یا شاید هم نابود کرده که مجلس ایراد به حقی در این مورد گرفته بود، دیگری که وظیفه تقسیم پول را دارد با وعده و وعید به برخی نمایندگان درصدد جمع آوری آرا و نظرات نمایندگان بود و سومی هم راهی اتوبان تهران - قم شد تا بتواند برخی از علمای نزدیک به دولت را متقاعد نمایند که می توانند جای وزیر ورزش قرار گیرد.
هر سه مقام وزارت ورزش در کارتهای داده شده به وزیر صد در صد نقش اساسی داشتهاند و البته برخورد دولت با هر سه مقام وزارت ورزش منفی بود و از طرفی دیگر برخی از مجلسیان به هر سه آنها قول مساعد دادند تا در دورنمای دست نیافتنی و عجیب، چهار وزیر را در اقلیم ورزش بگنجانند و البته برخی از نمایندگان نیز دست رد به سینه فرصت طلبان زدند.
آن فردی که اتوبان تهران قم را برای بدست آوردن کرسی وزارت ورزش طی کرد در این جاده فقط “سراب”های زیادی را مشاهده کرد که هرگز نتوانست خود را به آبی که تشنه “ قدرت” آن بود برساند.
اینان در حالیکه وزیر در بستر بیماری بود و سودای قدرت در سر داشتند در امر بازیهای بینالمللی نوروزگاه ویژهی بانوان مشکلات زیادی به وجود آوردند و با فرض اینکه فردِ نخست بعد از وزیر هستند در قدرت نمایی جولان داده و مانور کردند.
دقیقا کسانی درصدد انجام کودتا در وزارت ورزش برآمدهاند که خود از مقصران اصلی وضعیت فعلی ورزش هستند. امر جوانان وزارت ورزش در کمای مطلق است، پول به فدراسیونهای ورزشی به اندازه کافی تزریق نمیشود و تاکنون حسرت به دل جامعه ورزش مانده که یک مجمع انتخاباتی فدراسیونها بدون تنش و حاشیه برگزار شده باشد.
فدراسیونها از وضع فعلی ناراحتند و کشتی ورزش اول کشور در تحریم بخشی از وزارت ورزش قرار گرفته و خلاصه در یک کلام کودتاچیان(!) ورزش را به قهقرا بردهاند.
اینک دکتر سیدحمید سجادی تنها یک راه پیش رو دارد و آن اینکه معاون جوانان را درنگ ناپذیر تغییر دهد، معاون فرهنگی را با فرهنگ آشنا و قوانین فرهنگی ورزشی را به ایشان تفهیم نماید. معاون اداری مالی را از بین نخبگان وزارت ورزش برگزیند و معاونت ورزش قهرمانی را به کمیته ملی پارالمپیک مامور نماید و از کارشناسان وزارت ورزش در این مشاغل حساس سود ببرد. ضمن اینکه به سرپرست جدید حوزه وزارتی نیز یادآوری کند که رفتارهای دوگانه دورهی پیشین را تکرار نکند و افکار و رفتار های بلندپروازانهی وی موجب غفلت در انجام وظایف و نهایتا خسران به وزارت ورزش و شخص وزیر نشود.
کودتای “تشنگان قدرت” در وزارت ورزش با بدست آمدن سلامتی حمید سجادی فعلا نافرجام مانده ولی رزومهنگاران و سازندگان رزومههای اغراقآمیز هنوز که هنوز است هر روز در ایستگاههای پاستور و بهارستان پیاده می شوند تا شاید بتوانند کرسی وزارت ورزش را از آن خود نمایند.
وزیر ورزش باید قاطعانه تصمیم خود را بگیرد و مجریان صدا و سیما را با اتوبوس بیآرتی به ایستگاه جام جم درخیابان ولی عصر بفرستد و در امر ورزش قهرمانی هم تصمیم عاجل گرفته تا شاید شاهد برگزاری انتخابات بیحاشیه حداقل یک مجمع باشیم.
وزارت ورزش نباید فراموش کند که تذکرات صریح و مرتب نگارنده راجع به معاون معزول پارلمانی تا چه اندازه درست و منطقی بود که منجر به جایگزینی و جانشینی فردی خردمند و مجرب همچون رومیانی شد .
وَذَكِّرۡ فَإِنَّ ٱلذِّكۡرَىٰ تَنفَعُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ
نویسنده: علی افتخاری کارشناس ورزش