با مدیریت هر کی هرکی و تصمیمات الابختکی نمی توان فوتبال را به ساحل نجات رساند.در اوضاع آشفته فعلی کاسب ها ،دلالها و رفیق بازها می تازند و هواداران و دلسوزان واقعی چون شمع می سوزند و در این شرایط نابرابر می بازند.
چند روز پیش تصاویر متعددی از نوجوانان و جوانان حامی تیمهای استقلال و پرسپولیس را دیدیم.
آنها درحالی که می دانستند راهی به ورزشگاه نخواهند یافت ،اما با هزار زحمت خود را مقابل ورب ورودی ورزشگاه آزادی رسانده و از همانجا انرژی مثبتی به بازیکنان و مربیان تیم خود منتقل کردند.
این عده را باید عاشقان واقعی فوتبال قلمداد کرد.به قول یکی از نوجوانهایی که مقابل درب نشسته بود،هوادار واقعی سرما و گرما نمی شناسد و در سختی ها و دشواریها حامی تیم محبوب خود می باشد.
نمونه هایی از اینعاشقی را در جایجای کشور می توان یافت.
هواداران بی ادعا در قائم شهر،آبادان،انزلی.تبریز،اصفهان .مشهد،سیرجان ،اراک و مسجد سلیمان و... را به وضوح و به وفور می بینیم که با تمام وجود حامی تیم محبوب شهرشان هستند.
بعضی از آنها در زمان باخت تیم شهرشان می گریند و برخی هم از فرط هیجان راهی بیمارستان می شوند.
ماه پیش یکی از نوجوانهای حامی پرسپولیس بعد از باخت تیمش برابر اولسان هیوندای جان بهجان آفرین تسلیم کرد و به دیارباقی شتافت و..
تماشاگران خونگرم تراکتور سازی راباید ستود.آنها برای رفت و آمد به ورزشگاه یادگار امام ره، مسافتی طولانی می پیمایند.
جالب آنکه هواداران هرگاه بازیکنان تیمشان مرتکب اشتباه می شوند یا گلی دریافت می کنند در نهایت سادگی با جمله(عیبی یوخ) از آنها حمایت می کنند.
این گذشت و چشم پوشی در زمین مسابقه قابل اغماض است.اما افرادی که با آگاهی و دل بستن به رفیق بازیها تیشه به ریشه فوتبال می زنند مستحق شماتت هستند.باید به خطای اینگونه افراد رسیدگی شود.
مدیریت فوتبال ما هم مردانی از جنس هواداران واقعی را می خواهد.
مردانی عاشق،کاربلد و متعهد که تجارب خود را در مسیر احیای فوتبال به کار بگیرند و در یک کلام شیفته خدمت باشند.
یک عده کاسب که با دلالها ،واسطه ها و افراد پشت صحنه زد و بند می کنند،یقینا دلسوز ورزش و فوتبال نیستند.
مدیرانی که در تاراج بیت المال مسابقه گذاشته و سرمایه مملکت را با ندانمکاری بهپای ویلموتس و همراهان او ریختند،خیانتکار هستند و جفایی بزرگ به مردمروا داشتند.
جالب اینکه طیفی از همین مدیران برای انتخابات جدید ریاست فدراسیون هم ثبت نام کرده اند؟
چشم بستن به این واقعیات تلخ و خطاهای آشکار،پشت کردن به مردم است.
این بی تفاوتی شائبه دخالت افراد پشت صحنه را تقویت می کند که برای دستگاههای نظارتی دوغ و دوشاب یکی است.
مگر قرار نبود به موضوع پرونده ویلموتس و افراد ذی مدخل در این فاجعه بزرگرسیدگی شود!
خنده دار نیست وقتی می بینیم رئیس سابق با بی تفاوتی سفر می کند و با روسای فیفا و ای اف سی دیدار می کند.
تاسف بار نیست وقتی می بینیم بهاروند،عزیزی خادم و برخی اعضاهیات رئیسه با آن علمکرد فاجعه بار برای دور جدید انتخابات هم دندان تیز کرده اند.
این یار جمع کردنها و خرید آرا دهن کجی به علاقه مندان فوتبال نیست؟
مردم و هواداران این مصلحت اندیشی را برنمی تابند!
وقتی قانون می نویسیم و دو شغله ها و بازنشسته ها را از کار منع می کنیم ،اما چند صباح دیگر اینقانون را ندید می گیریم،چطور می توان از یک تیم و چند مسئول رده پایبن انتظار قانونگرایی داشت؟
ایننابسامانی تنها به فدراسیون فوتبالخلاصه نمی شود.نگاهی به اوضاع بد پرسپولیس واستقلال که سرآمد باشگاههای ماهستند بخوبی نشان می دهد که تا چه حد به خطا رفته ایم!
یکعده افراد سیاسی و عناصر همراه و هم خط،سالیانمتمادی بر هیات مدیره های دو باشگاه فوق مسلط شده و بلایی عجیب به فوتبال کشور روا داشته اند کهقابل اغماض نیست.
بدهی های همیشگی و گشایش پرونده های متعدد در فیفا و جرائم مالی سنگین گوشه ای از این خطاهای مستمر است.
متاسفانه در این وادی اوضاع به کام دلالهاشد.
ایجنت خاصی که در ایندوره و سال گذشته نفرات متعددی را به تیمپرسپولیس تحمیل کرد و از عقد قراردادهای چند برابری به نان و نوایی رسید.
در استقلال هم این رفت و آمد ها هزینه میلیاردی به باشگاه وارد کرد.
پولهای میلیاردی به پای بازیکنان آسیب دیده و مساله دار و نیمکت نشین ریخته شد تا دلالها و واسطهها پول خوبی به جیب بزنند.
نارضایتی کادر مربیان و بازیکنان و هواداراندو تیم سرخابی از عملکرد مدیران باشگاه و وقفه در تمرینات روزانه گوشه ای از این نابسامانی در فوتبال ما است که نگاه به آینده را کمرنگ می کند.
نویسنده: احمد میرزاییان