یکی دیگر از عجایب فوتبال ما، بی تعهدی مربیانی است که در کوران مسابقات، باشگاه طرف قرارداد خود را رها کرده و مسئولیت تیم دیگری را می پذیرند.این بی قانونی محض با روح ورزش پاک در تضاد است!
فوتبال ما در مباحث مدیریت و اصول باشگاهداری،کار فنی و مربیگری ،شناخت منابع درآمدی و امور تبلیغاتی و ایضا پرورش نسل جوان در مدارس فوتبال و آکادمی ها مشکلات عدیده دارد.
جدا از این موضوعات مهم باید به نبود تفکرات فرهنگی و بی توجهی به مسائل اخلاقی و روحیه جوانمردی اشاره داشت.
فوتبال ما در تمام موضوعات مورد اشاره به حاشیه رفته و راهی غلط می پیماید.
در نظام باشگاهداری یکی از اصول بدیهی -امور مربیگری- است.
کار معلمی و رسالت این قشر جایگاه رفیعی در پرورش نسل جوان دارد.بنابراین فردی که این مسئولیت را می پذیرد، بایدوظیفه خطیر خود را به نحو احسن انجام داده و شاگردان خود را به رعایت نظم و انضباط فردی و تعهد در قبال باشگاه توصیه نماید.
متاسفانه در لیگ بیستمشاهد نیمه کار گذاشتن مسئولیت از سوی تنی چند از مربیان تیمها هستیم.
افرادی که پای قراردادها را امضا کرده و به باشگاه طرف قرارداد تعهد دارند.
این رفت و آمدها یک بی قانونی محض ایجاد می کند و باعث هرج و مرج می شود.
باید به جد با اینگونه رفتارها مقابله کرد و مربیان خاطی را از فعالیت محروم کرد!
جدا شدن رسول خطیبی و مجتبی حسینی از تیمهای خود و پیوستن نا بههنگام به تراکتور سازی و ذوب آهن راباید یک اقدام غیر اخلاقی و ناپسند بر شمرد.
پیش از آن هم محمود فکری در نساجی این اقدام ناشایست را انجام داد و پیشنهاد بالاتر و بهتر استقلال را پذیرفت .
یحیی گل محمدی هم دست شهرخود رویی ها را در پوست گردو گذاشت و به پرسپولیس آمد!
متاسفانه بعضی ها کار شریف معلمی و رسالت بزرگ این قشر را به بازی گرفته و منافع شخصی و فردی را در اولویت قرار داده اند.
البته بی قانونی و مصلحت اندیشی و عدم قاطعیت از سوی سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال به ایجاد این ناهنجاریها افزوده است!
چگونه می توان انتظار داشت،مربی که خود بی انضباط است و به قرارداد و امضایش پایبند نیست ، داشتن نظم و تعهد به باشگاه را به شاگردان خود توصیه کند؟
یقینا بازیکنان برای اینگونه مربیان تره هم خرد نمی کنند. در چنین شرایطی،تنها شهرت،پولبیشتر و موقعیت بهتر در اولویت قرار می گیرد و داشتن مسئولیت رنگمی بازد.
همانطورکه در سطور پیشین اشاره داشتمباید سازمان لیگ با اینگونه رفتارهای غلط و ناپسندمقابله کند.
محروم کردن مربیانی که در میانه راه ،سر از تیمهای دیگر در می آورند، باید اولین اقدامبازدارنده باشد.
در مرحله بعدی باید ضمانت اجرایی قراردادها را بالا برد و چند ماده حقوقی مورد نیاز را به اصول قراردادها افزود تا شاهد اشاعه اینگونه اقدامات یکطرفه و یکسویه نباشیم
باید در نظر داشت خیانت در امانت و غش در معامله به لحاظ حقوقی و اخلاقی اقدامی مذمومو ناپسند است و در عرصه ورزش هم با روح جوانمردی در تضاد می باشد.
نویسنده: احمد میرزاییان