یک کلام، ختم کلام مهرمان حلال، جانمان آزاد

فوتبالی که در آن اخلاق ذبح شود پشیزی نمی ارزد.

فوتبالی که روز به روز چاله میدانی تر از دیروز و تلخ تر از زهر هلاهل شده باید درش را تخته و سه قفله اش کرد.
در طول یک فصل میلیاردها پول بی زبان و بیت‌المال به جیب این و آن می رود که صدالبته بخش اعظمی از آن" هاپولی" می‌شود اما خروجی این لیگ پرتنش چیست؟؟!! 
هرچه از زمان می گذرد، فوتبال ما با شتابی عجیب به سمت و سوی  بداخلاقی و بی ثباتی قدم می گذارد.
بدتر از همه اینکه از خرد تا کلان و از من و شما گرفته تا مسوولان، همگی فقط نظاره گر هستیم و گویی اصلا ککمان هم نمی‌گزد.
بحث بازیکن سالاری، بی فرهنگی و گاف های بی پایان در این فوتبال تهی از منطق انگار دارد به یک عادت تبدیل می‌شود. 
واقعا برای این فوتبال بیمار چه فرد و یا افرادی باید برایش نسخه ای شفابخش تجویز کنند تا درمانگر آن باشند؟؟!!
تا چه زمان باید دست روی دست گذاشت و لام تا کام حرف نزد؟؟
وقتی این فوتبال بی در و پیکر در برابر این همه چالش و فضای غبار آلود از نفس افتاده، باید کاری کرد.
باید از خواب غفلت بیدار شد و برای فوتبالی که ابدا قاتق نان نیست، تره خرد نکرد.
بیاییم کلاهمان را قاضی کنیم و با خودمان روراست باشیم،  دیگر بس است تا کی حقارت و خون دل خوردن؟؟!! 
این فوتبال را حداقل دو تا سه سال تعطیل کنیم و اجازه بدهیم راحت نفس بکشد. 
شاید در این فرصت بتوان در سایه خردجمعی و اتکا به دیدگاه‌های َسینه چاکان، دریچه ای تازه گشود و تفکری اصولی غالب نمود. وگرنه با ادامه این روند، بدجوری در مسلخ ندانم کاری و روی لبه پرتگاه گرفتار خواهیم شد.
باور کنید کاسه صبر نیک اندیشان و اخلاق مداران این سرزمین پرگهر لبریز شده، بس است دیگر. مهرمان را  حلال کنید و جانمان را آزاد.

نویسنده: رضا میرزاییان

  • 13:46
  • 1400/02/25
  • 1019