پنجشنبه نهم فروردین ماه

فوتبال «رنسانس» می خواهد

اولتیماتوم اخیر فیفا و جدیت عجیب فدراسیون فوتبال در اصلاح اساسنامه بر این نظریه کارشناسان و خبرگان صحه گذاشت که هرگاه حرف شنوی داشته باشیم و موازین حرفه ای را بپذیریم قطعا می توانیم بر الگوهای سنتی خط بطلان بکشیم .

حال که برخی از خواسته های فیفا رعایت شد چه خوب است که در افکارمان بطور جدی تجدید نظر کنیم و با تغییر ذائقه ، راه را برای حضور مدیران جوان و کارکشته تسطیح و هموار کنیم تا بتوانیم با برنامه های راهبردی به فوتبالمان رنگ و لعاب دیگری بدهیم . واقعیت این است که هوای فوتبال مساعد نیست و ریخت و پاش های عجیب دل های پاک بسیاری از دلسوختگان را آزرده کرده است ، لذا بنظر می رسد که باید به بی ثباتی ها و ناکارایی ها پایان دهیم و مسیر را برای حضور جوانترها فراهم نماییم . فقط کافیست نسل طلایی را باور کنیم ، مردانی که از نزدیک اموزه های قوام یافته فوتبال اروپا را از نزدیک لمس کرده اند و می توانند با ایده های خلاقانه به فوتبال ما سروسامان بدهند که در صورت تحقق این آمال ، بی ثباتی از چهره فدراسیون فوتبال رخت برخواهد بست . مگر کسی هست که به تجربه رفیع مهدوی کیاها ، منصوریان ها ، دایی ها ، کریمی ها ، خاکپورها و نسل پیشتر از اینها همچون راغفرها ، علیدوستی ها ،چنگیزها ، بهتاش فریباها و امثالهم شک کند ؟! حیف است که ما از این نعمت بزرگ بهره مند باشیم ولی دست به دامان غیرفوتبالی ها شویم و کاربلدها را بحال خود رها کنیم و به بلبشوی فعلی دل خوش باشیم . اگر واقعا بنا داریم ساختار فوتبالمان را از بیخ و بن ترمیم کنیم تنها گزینه این است که راهی نوین بیابیم و به ایده های خلاقانه و نوین اعتماد کنیم . در زمینه شکل گیری و ظهور فوتبال مدرن در قاره کهن بارها نوشته ایم و تاکید کرد ه ایم که اگر دست از استراتژی گذشته برنداریم و توانایی و نبوغ سرشار جوانتر ها را باور نکنیم به کجراهه خواهیم رفت . وقتی حرفه ای ها به مهدوی کیا و دایی احترام می گذارند ، چرا ما اصرار می کنیم که از افرادی در بدنه فوتبال بهره ببریم که اصلا الفبای فوتبال حرفه ای را نمی دانند و با پارامترهای طلایه داران بیگانه اند .!! چرا در هیات رییسه و در دیگر اجزای فوتبال ، مدیران جوان و کاربلد جذب نمی کنیم ؟!جوانان خوشفکر که خمیرمایه کار را دارند و بطور یقین می توانند نقطه عطفی در فوتبال ما رقم بزنند و ردای موفقیت را بر فوتبالمان بدوزند. تا چه زمان باید انگشت حسرت بر دهان بگزیم و افسوس بخوریم ؟! وقتی فیفا برای دایی و مهدوی کیا و دیگر اسطوره های فوتبالمان حساب باز می کند ، چرا ما این همه تنگ نظری می کنیم و دست از خیره سری برنمی داریم . بیایید و بیاییم برای یکبار هم که شده قواعد روز دنیا را باور کنیم و اعمال نکوهید را دور بریزیم و گرنه با اتکا به افراد غیر فوتبالی و بدتر از همه رفیق بازی ، روز به روز سیر نزولی طی می کنیم و ریشه این درخت تناور را خواهیم خشکاند . این چه مرامی است که هرگاه فیفا و یا ای اف سی تهدیدمان می کند ، وحشت تاروپودمان را در برمی گیرد و به تکاپو می افتیم و به این در و آن در می زنیم ؟! برای رهایی از این مسلخ ، آدرس سرراستی که آوردیم می تواند اکسیر شفا بخش باشد و فوتبال بی دروپیکر فعلی را در مسیر درست قرار دهد . باور کنیم اتکا به ظرفیت های مدیران جوان و شایسته هم به فوتبال ما سروسامان خواهد داد و هم اینکه اسباب رضایت مندی فیفا و ای اف سی را فراهم خواهد کرد ، فرمولی که ژاپنی ها و کره ای ها آن را محقق کردند و با این رنسانس به هدف رسیدند.