پس از ماه ها انتظار و حرف و حدیث های فراوان، مهدی رسول پناه در نهایت تصمیم خود را گرفت و شهامت به خرج داد تا راهی صدا و سیما شود و حرف هایی که مدت‌ها بود قصد مطرح کردن آنها را داشت، رسانه‌ای کند. البته او در برنامه‌ای که حضور پیدا کرد، خیلی از حرف هایی که باید می‌زد را به زبان نیاورد و تنها در دو، سه مورد دست به افشاگری زد.
مهمترین موضوعی که مدیرعامل سابق پرسپولیس به آن پرداخت، بحث فسخ قرارداد شجاع خلیل‌زاده و انتقالش به فوتبال قطر بود، موضوعی که رسول پناه نخواست بگوید دقیقا از کجا آب خورده است.
در این باره به وضوح مشخص بود رسول‌پناه علاقه ای به موضع گرفتن علیه گل محمدی را ندارد و ترجیح داد جدایی شجاع را به یحیی ربط ندهد، هرچند در واقعیت سرمربی پرسپولیس و مدیربرنامه‌‌هایش در این انتقال نقش اصلی را ایفا کردند.
طی این چند خط قصدمان اصلاً این نیست که به علت و نوع رفتن شجاع از پرسپولیس بپردازیم، بلکه تنها قصد پرداختن به ماجرای تهدید وکیل باشگاه پرسپولیس را داریم.
ماجرا از این قرار است که وکیل باشگاه پرسپولیس در یک برنامه تلویزیونی مدعی شد شجاع در فسخ قراردادش با پرسپولیس تخلف آشکار کرده و باشگاه پرسپولیس در آن مقطع به خاطر مسائلی نخواسته از این بازیکن شکایت کند.بنا بر ادعای این وکیل اما قرار بود پس از مدتی این کار انجام شود تا غرامت سنگینی از این بازیکن و باشگاهش دریافت کنند.
مطرح کردن همین موضوع کافی بود تا یکی از لیدرهای وابسته به باشگاه (که رابطه نزدیکی هم با سرمربی تیم پرسپولیس دارد) در کلاب هاوس،و کیل باشگاه را به باد انتقاد گرفته و او را تهدید کند به اینکه اگر شکایتی از طرف باشگاه پرسپولیس علیه شجاع خلیل‌زاده مطرح شود،عواقب کار موردنظر بر عهده خودش خواهد بود!
این فرد حتی مجید صدری را هم تهدید کرد که اگر موضوع شکایت از شجاع به واقعیت بپیوندد، او جایگاهش را در پرسپولیس از دست خواهد داد.
فردای همان روز باشگاه پرسپولیس رسما اعلام کرد وکیل باشگاه در اعلام شکایت از شجاع مرتکب اشتباه شده و آنها به هیچ عنوان قصد شکایت از خلیل زاده را ندارند!
در ادامه ماجرا هم وکیل باشگاه وقتی می‌بیند یک لیدر تا این حد قدرت دارد که تصیمم مدیرعامل را یک شبه عوض کند،ترجیح می‌دهد از سمت خود در پرسپولیس کنار برود.
در هر صورت یک لیدر در اطراف باشگاه پرسپولیس، موضع این باشگاه در قبال بازیکن خاطی را به طور کامل تغییر داد و آنچه حقیقت دارد، این است که در این مسیر او تنها نبوده و حامیانی داشته است.
نویسنده: حامد فرضعلی بیک