پنجشنبه نهم فروردین ماه

کاظمی فرد: پهلوان پرور باشید، نه حرمت شکن/ فلسفه ورزش زورخانه ای را یاد نداده ایم

سمیرا کاظمی فر، محقق و دانش آموخته مدیریت راهبردی در سازمانهای ورزشی در پی اعتراض جمع کثیری از پیشکسوتان ورزش باستانی و پهلوانی که هفته گذشته نسبت به سیاستگذاری هر دو فدراسیون بین المللی و ملی ایران مبنی بر تشویق و جذب بانوان به ورزش زورخانه ای و پهلوانی داشتند، با خبرگزاری البرز ورزشی به گفت و گو پرداخته است.

حدود 23 سال است که در حوزه کشتی و زندگی نامه پهلوانان ایران فعال هستم، سال 93 به خاطر کارهای معنوی که بنده انجام دادم، رسیدگی به پیشکسوتان و حضور در امور خیریه حاج آقا محمودی و... نشان درجه سه پهلوانی توسط حاج آقای طالقانی به شکل معنوی به بنده داده شد که مورد اعتراض همه آقایان هم واقع شد. در زورخانه شیرافکن بزرگان ادیان مختلف را دعوت کردم و برایشان مراسم تقدیر گرفتم و لوح تقدیری که به این عزیزان داده بودم که روی آن اسم امیرالمومنین (ع) درج شده بود که بگوییم ما با هیچکس مشکلی نداریم اقلیت و اکثریت ندارد و همه انسان هستیم. برای پهلوان تختی به تنهایی مراسم بزرگداشت گرفتم و... سمیرا کاظمی فرد پژوهشگر ورزش زورخانه ای در گفت و گو با خبرگزاری البرز ورزشی با بیان جملات فوق گفت: اتفاقاتی در این برهه در ورزش زورخانه ای کشور افتاده، مردم ورزش دوستمان به خصوص بانوان را کنجکاو کرده که چه اتفاقاتی پیش آمد کرده و پیامد آن چیست؟ شاید آگاهی دوستان، بانوان و جامعه به وجود بیاید و بزرگانی مثل رهبر عزیز که این ورزش را تاریخ و فرهنگ می دانند و یک سخنرانی خوب در مورد آق سیدحسن رزاز داشتند به عنوان اینکه ایشان مجتهد و آدم بزرگی بودند و تاکید کردند که امثال ما در این مورد مطالعه داشته باشیم. متاسفانه در کشورمان می بینیم که خیابانی به نام پوریای ولی و محمدصادق بلورفروش نداریم. آقای رئیس جمهور، آقای وزیر ورزش، رئیس فدراسیون ورزش های زورخانه ای چه در بخش های ملی و چه در بخش های بین المللی یادآور می شوم که این ورزش نسل در نسل به ما رسیده و فردی که این ورزش را سر و شکل داد پوریای ولی بود. چه کسی باعث شد که امروز بیاییم و در مورد فلسفه های گود و سردم و ابزارآلاتش به راحتی صحبت کنیم. چرا ما آدم ها یادمان می رود؟ آیا پوریای ولی، سید حسن رزاز، محمد صادق بلور فروش اشخاص بی درایتی بودند یا غلامرضا تختی؟ یک آدم تجددگرا و پهلوی پرستی مثل شعبان جعفری نمی توانست این کار را انجام دهد که بانوان را وارد گود بکند؟ او آدم بانفوذ بود و خیلی از کارها را می توانست در یک چشم به هم زدن انجام دهد، پس چرا این کار را انجام نداد؟ خاندان پهلوی که با این مساله مشکلی نداشتند، چنین موضوعی ارزشی نداشت و مهم نبود و به لحاظ دینی هم هیچکس توجهی به این امر نداشت. چرا وقتی ملکه الیزابت انگلستان به ایران می آید به همراه محمدرضا شاه به زورخانه بانک ملی می رود و ورزش زورخانه ای را تماشا می کند؟ صرفا به عنوان تماشاچی حتی وی را وارد گود نمی کنند که بخواهند به او جایزه ای بدهند و خودشیرینی بکنند؟ ملکه الیزابتی که فرد بزرگی در بنیاد محسوب می شد را وارد نکردند آن هم در آن دوران... فلسفه وارد گود شدن در زورخانه ها کاظمی فرد افزود: ورزش زورخانه ای ما برگرفته از آیین مهری است و این آیین هم صرفا مختص آقایان بوده، هفت مرحله داشته تا ما به مرحله اعلاء برسیم. وقتی فردی در زورخانه ای وارد می شود لقب نوچه را دارد و تا به درجه کهن کسوت برسد پنجاه سال طول می کشد که از پایین گود به بالای آن برسد. چرا وقتی که فرد وارد زورخانه می شود به راحتی نمی تواند وارد گود بشود؟ به راحتی نمی تواند به درجه و مقامی که می خواهد برسد؟ در این خصوص روایت داریم مرحوم علی کیانتاش معروف به علی تِک تِک تا سه سال محمدصادق بلورفروش برایش استخاره می گرفت و می گفت «بد آمده و وارد گود نشو»... (این مطلب را به نقل از حاج مصطفی کیانتاش بیان کردم) بعد از سه سال به داخل گود می رود. اینقدر برای زورخانه ارزش قائل بودند که قابل وصف نیست. همیشه بزرگان روی این موضوع تاکید داشته اند که برای ورود به زورخانه باید وضو داشته باشیم. پاک و طاهر باشیم نکات اخلاقی را رعایت می کردند. امروز افتخار می کنیم که باید ورزش ملی را ثبت جهانی کرده ایم، اما چرا فلسفه اش را یاد ندادیم؟ چرا مرشد اعزام کردیم به آن سوی مرزها که برود ورزش زورخانه ای را صادر کند به 200 کشور جهان ولی یکبار هم نگفتند که ریشه آن از کجاست و چه پیشینه آن از کجا منشاء می گیرد؟ آمدند و به بانوان آموزش دادند و آنها هم آمدند و با یک سری از اتفاقات ناخوش آیند و لباس های نامناسب این ورزش که فیلم هایش هم موجود است، حتی جام هم گذاشتند(!) یک خانم هندی، نپالی، آذربایجانی آنقدر ارزشمند است که برود توی گود با اینکه مسلمان هم نیست ذکر امیرالمومنین هم نگوید و ورزش هم بکند و آن هم با آهنگ های غربی! ما فلفسه را خودمان خراب کردیم و حرمت ها را از بین بردیم و امروز هم اگر در کشورمان یک نفر بگوید «چرا بانوان در سایر کشورها بتوانند و ما نتوانیم» چطور می خواهیم این موضوع را توجیه کنیم؟ زورخانه از بُعد علمی به عنوان یک بانوی ایرانی و یک پژوهشگر همیشه حامی بانوان بودم، از بُعد علمی می گویم آناتومی بدن خانم ها و آقایان با همدیگر متفاوت است و هیچکس منکر آن نیست، ورزش های خشن وزنه برداری، کشتی، بدنسازی، پاورلیفتینگ، پرورش اندام این ها مناسب بانوان به لحاظ سیستم ظاهری و باطنی بدنی نیست. بنده در مورد فرهنگ کشور خودمان اظهارنظر می کنم، اگر بانویی ظاهر زُمُختی داشته باشد چه اتفاقی می خواهد بیفتد؟ دیگر مورد پسند آقایان در جامعه ایرانی قرار نمی گیرد. اگر خانمی گوشش شکسته باشد هیچکس حساب قبلی را در مورد وی باز نمی کند چون آن ظرافت زنانه خود را از دست داده است. شاهد هستیم خانمی می آید ابزارآلات ورزش زورخانه ای از جمله کباده، سنگ، میل با آن وزن سنگینش، حرکت های سهمگین و بافشار بالا را انجام می دهد. آقایانی که این رشته را انجام می دادند گاهی در سن شصت سالگی پاهایشان دچار مشکل شده است حالا تصور کنید برای بانوان با آن سیستم بدنی چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در بدنش هرمون مردانه بیشتر ترشح می شود و در ادامه نابارور می شوند و اگر هم باردار شوند فرزندانی را به دنیا می آورند که معلولیت های جسمی خاص خواهند داشت و از نظر جنسیتی نیز دچار دوگانگی می شوند. نگاه ما به آینده دور است، نسل های آینده ما اگر بنا باشد تا با این مشکلات دست و پنجه نرم کنند چه اتفاقی در جامعه و فرهنگ مملکتمان رخ می دهد؟ خانم کاظمی فرد اضافه کرد: معتقدم ابتدای امر صدا و سیما به عنوان یک رسانه گروهی معتبر باید درد دل بزرگانی مانند جناب شیرگیر، معصومی، کیانتاش و... که ریشه در این ورزش دارند و پدران و خاندانشان در این ورزش بودند، کسانی که در این ورزش جایگاهی و سمتی داشتند به تصویر بکشد و حرف ها را ثبت و ضبط کند و اطلاع رسانی لازم را انجام دهد. طبیعی است که که هم خانمها و هم آقایان هرکاری را می توانند انجام دهند و چه بسا با تمرینات متعدد قهرمان جهان و المپیک هم بشوند اما به چه قیمتی؟ یک حساب سرانگشتی کنیم و ببینیم که چه چیزهایی را داریم از دست می دهیم تا چه چیزهایی را به دست بیاوریم؟ گفت و گو از: احمد دباغ