جمعه دهم فروردین ماه
تغییرات در راه است؛

نویدکیا در اتاق انتظار!

سپاهان با مربی جوان و کاردانش به خط پایان رسیدند، اینکه چرا تیمی با این همه امکانات لجستیکی و کادرفنی و بازیکنان لایق با بن بست روبرو می شود، نیازمند تحلیل کامل و جامع است.

سپاهان از جمله باشگاه هایی است که دارای آکادمی فوتبال و تیم های پایه است. ساختار باشگاه مبتنی بر آگاهی و کار علمی و حرفه ای است.

همه کارشناسان وقوف کامل دارند که سپاهان یکی از قطب های اصلی فوتبال و از ارکان مهم باشگاهی در کشورمان به شمار می رود. نویدکیا فصل را با نمایشی ایده آل شروع کرد، اما رفته رفته تحلیل رفت .

شکست های متوالی در لیگ و کنار رفتن از جام حذفی به مذاق علاقه مندان و طرفداران دو آتشه سپاهان خوش نیامد.

مدیران باشگاه هم به صرافت افتادند تا به شکلی دلایل این نزول  تاکتیکی را مورد بررسی قرار دهند.

نویدکیا مربی کاربلدی است که بهتر از همه با این سیر نزولی آشناست و حال که در اتاق انتظار قرار دارد، می تواند کمک حال مدیران باشگاه باشد. صحبت های نوید کیا پس از بازی با مس گویای این نکته مهم است. او با کسانی که به صندلی مربیگری چسبیده اند، تفاوت چشمگیر دارد.

او فردی واقع گرا و موقعیت شناس و حامی واقعی سپاهان است؛ بنابراین چنانچه یقین بداند حضور او در باشگاه به مصلحت نیست، قطعا از منصب خود کناره گیری خواهد کرد و... اما به هر حال باید قبول کرد شکست های پیاپی و سنگین دلایل فنی هم دارد.

شاید شیوه تمرینات و آنالیز رقبا و اتخاذ شیوه های تاکتیکی متناسب نیست؟ آنچه که ما از صفحه تلویزیون  می بینیم و در مقاطعی در مستطیل سبز مشاهده می کنیم‌، این نکته حیاتی است که شیوه بازی سپاهانی ها در دفاع و حمله هماهنگ و‌ متناسب نیست.

تیم محرم نویدکیا تمایل زیادی به نمایش تهاجمی دارد ،اما در فاز دفاعی تاثیر پذیر است و ناهماهنگ.

فوتبال رو به جلو  و تاکتیکی سپاهان را همگان‌می پسندند، اما همین تیم در اولین یورش حریف تسلیم می شود و دفاع آنها مانند پنیر سوئیسی از هم باز می شود.

ولسیانی، عزت پورقاز و‌ نژاد‌مهدی که به تناوب در عمق دفاع  به کار گرفته شدند از هماهنگی و هارمونی اصولی دور بودند. کریستوفر نت در درون دروازه هم جایگزین مناسبی برای پیام‌نیازمند نبود.

اسماعیلی فر به عنوان وینگر خط زن و محمد رضا حسینی زوج او در جناح راست در تصرف کریدورهای طولی و برتری عددی در زمین حریف ایده آل بودند.اما ضعف عمده این دو در برگشت ها و پوشش دفاعی بود.

همین نقیصه در جناح چپ حاکم بود. نورافکن در دفاع چپ ،زوج همیشگی را کنار خود نمی دید.  تغییرات‌پیاپی در خط میانی و حمله از جمله نکات مهم تیم نوید کیا بود.

حضور ریگی و علی محمدی و احمد زاده در برخی مقاطع و استفاده از سروش رفیعی و یاسین سلمانی در اغلب بازیهای  هفته های اولیه در مرکز زمین را باید از مهمترین دلایل ناهماهنگی در  خط هافبک دانست.

اگر آسیب دیدگی یاسین سلمانی را اجتناب ناپذیر تلقی کنیم ،اما باید بپذیریم،این تغییرات پیاپی موجب عدم‌پیوستگی و هارمونی درست در تاکتیک تیمی می شود.

این نقیصه در خط حمله آشکارتر و ملموس تر بود.

بسیاری از کارشناسان  معتقد بودند،زوج مغانلو و شهباززاده مناسب حضور همزمان در زمین هستند،اما به کرات دیده شده که خلعتبری،کریمی و میرزایی در کنار شهباززاده بازی کردند و مغانلو در نیمکت نشست.

سوال اینجا است چرا سروش به یک باره از اواسط مسابقات تحلیل رفت؟  بر اساس کدام  دلایل منطقی مغانلو نیمکت‌نشین شد و  چرا ریگی در مرکز زمین آن قابلیت مورد انتظار را نداشت؟

سوال مهمتر آنکه چرا سپاهان در تاکتیک تدافعی تا بدین حد شکننده و تاثیر پذیر بود و با اولین یورش حریفان آسیب پذیر نشان داد؟

در هر حال اعتقاد داریم‌ توقف بازی ها و شروع فصل نقل و انتقالات فرصت مناسبی است تا مدیران و دست اندرکاران باشگاه کنار هم ‌بنشینند و در کنار کادر فنی دلایل این شکست ها را بررسی و موشکافی کنند.

تقویت سپاهان و ایجاد همبستگی در میان بازیکنان و کادر فنی در جام باشگاههای آسیا و لیگ برتر از جمله مطالبات هواداران خونگرم و‌متعصب اصفهانی است که باید مورد توجه مدیران باشگاه قرار گیرد.

نویسنده: احمد میرزاییان