جمعه سی و یکم فروردین ماه

ناگفته های پیروزی مقتدر تیم ملی فوتبال ایران

از سد عراق گذشتیم تا پیام این پیروزی جهانی شود.

این پیام می تواند تداوم داشته باشد تا در جام جهانی به مراحل بالاتر صعود کنیم.

عراق را با برنامه بردیم. بستن تمامی روزنه ها این فرصت را از عراق گرفت تا هم پر قدرت در میدان ظاهر شویم  و عراقی ها را تا ابن حد کت بسته ندیده بودیم.

حضور طارمی برای این بازی در پرده ابهام قرار داشت، اما هزینه های سنگینی صورت گرفت تا طارمی که پشت برف در آن سوی مرزها گرفتار شده بود به هر قیمت وارد ایران کرده تا بدون تمرین به ترکیب تیم اضافه شود. این هزینه ارزش آن را داشت چون طارمی تیر خلاص را زد تا بهتر از هر زمان دیگه دیده شویم.

نوع چیدمان و نوع سازمان تیمی حکایت از آن داشت که برای راهیابی به جام جهانی آن هم با سرعت بالا برنامه داشتیم.گرچه یک مهاجم به نام طارمی به عنوان مهاجم هدف داشتیم اما درپشت خط حمله با توجه به وظایفی که داده شده بود چهار تا پنج مهاجم کاذب دیده می شدند که با اضافه شدن به خط حمله تیم ملی را در آن واحد دارای پنج مهاجم می شد تا با بالاترین فشار، تیم عراق تحت فشار قرار بگیرد.

جهانبخش، قلی زاده، امیری و سامان قدوس مردان برتر تیم ملی بودند که بالاترین نقش را در روند حرکتی تیم ملی ایفا کردند. اضافه شدن این بازیکنان به خط حمله و قرار گرفتن در نقاط کور و ایجاد فضا عملا تیم عراق را به یک تیم بدون برنامه وبی هدف تبدیل کرد.

دیدار با عراق صحنه های زیبای فراوان داشت اما زیباترین آن در پایان بازی رقم خورد. زمانی که امیر عابدزاده یکی از مردان برتر میدان در پایان بازی سراغ پدر که در ورزشگاه به تماشا نشسته بود رفت و بوسه بر دستان پدر زد. این قاب درخشش جهانی داشت.

حرف وسخن طارمی را که درپایان بازی گفت بر زبان آورد باید طلا گرفت حرف او این بود، این من نبودم که گل زدم بلکه یک مجموعه بود.

یک ایران که دلش برای تیم ملی می تپید گل زد. با همین همت و حمایت در جام جهانی دیده خواهیم شد.

نویسنده: اکبر عزیزی