پنجشنبه نهم فروردین ماه
در مورد فوتبال ملی ایران؛

حقایق را نادیده نگیریم

آلدوس هاکسلی می گوید حقایق با نادیده گرفته شدن، از هستی ساقط نمی گردند. این جمله ارزشمند در کتابی که عادل فردوسی پور ترجمه اش کرده، به چشم می خورد و چقدر هم که در دنیای پیرامون ما کاربرد دارد.

از روزی که صعود تیم ملی به جام جهانی ۲۰۲۲ قطر قطعی شده، به جای آنکه مشغول شادی و همچنین به فکر آماده سازی مناسب این تیم پرامید باشیم، غرق در اختلافات مخالفان کی روش و حامیان او شده ایم، در حالی که مرد پرتغالی با تیم ملی مصر در جام ملت های آفریقا مقابل رقبای سرسختش صف آرایی کرده و می کند، این طرف هم  دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی ایران است و هیچ دلیلی وجود ندارد که حتی مثل دو سه سال قبل درگیر طرفداران کی روش و برانکو باشیم.

البته هیاهوی روزهای اخیر را مخالفان کی روش به راه انداخته اند و موافقان این مربی سرشناس در حقیقت فقط در مقام دفاع برآمده اند. گروه اول که مدتهاست دنبال تسویه حساب هستند، کارشان را عملاً از روز اول مسابقات مقدماتی جام جهانی در آسیا استارت زدند، جایی که عمان تحت هدایت برانکو ایوانکوویچ توانست با غلبه بر ژاپن، شگفتی ساز شد و دوستان در داخل بیشتر از فوتبال‌دوستان عمانی و کروات هلهله کردند و کِل کشیدند.

البته در ادامه با نتایجی که شاگردان برانکو به دست آوردند، همین دوستان ترجیح دادند رویشان را به سمت قاره آفریقا برگردانند و از کاهی به نام نارضایتی نسبی مصری ها از کیروش، کوه بسازند، در عین حال که تمام قد سعی داشتند از اسکوچیچ یک اسطوره بسازند.

در این ارتباط حرف زیاد داریم، از جمله اینکه حقیقتی به نام توانمندی کی روش و تاثیر مثبت و تاریخی وی بر فوتبال ایران، غیر قابل انکار است و آنهایی که قصد نادیده گرفتن آن را دارند، خودشان را خسته می کنند.

فوتبالی که برندهای باشگاهی اش هنوز دنبال زمین تمرین مناسب می گردند و به سبب دور بودن از استانداردهای جهانی، از لیگ قهرمانان آسیا کنار گذاشته می شوند، اگر سومین صعود متوالی خود به جام جهانی را به ساده ترین شکل ممکن تجربه می کند، قطعاً به سبب اقدامات تحسین برانگیز کی روش در تقریباً یک دهه اخیر است و بس.

این البته بدان معنا نیست که عوامل دیگر اصلاً نقشی نداشته اند چرا که موفقیت حاصل یک کار جمعی است و هر کس این را نیز منکر شود، به بیراهه رفته است.

اشاره به کار آینده دار کی روش در سال های قبل به منزله بی ارزش کردن اقدامات و تفکرات اسکوچیچ نیست، چرا که با چشمان خود دیدیم ویلموتس با همین میراث ارزشمند کارلوس چه کرد و چه نتایجی به دست آورد.

خلاصه اینکه هر کس جایگاه و اثرگذاری خودش را دارد اما اینکه بگوییم صعود بی دردسری که با اسکوچیچ حاصل کردیم را پیشتر با کی روش تجربه نکرده بودیم (یا مطالب دیگری از این دست) هم بی انصافی کرده ایم و هم آرامش و تمرکز را از اهالی فوتبال و تصمیم گیرندگان این عرصه سلب نموده ایم.

کیروش امروز با تیم تحت هدایتش در فینال جام ملت‌های آفریقا حضور دارد و این موفقیت هم در کنار تمام افتخارات گذشته اش قرار گرفته، پس مخالفان مغرض او بهتر است خودزنی نکنند و این "حقیقت" که مرد پرتغالی به اندازه کافی بزرگ و قابل احترام هست را بپذیرند.

مهمتر از این مورد، تیم ملی فوتبال کشورمان است که باید فارغ از هیاهوهای موجود، در موردش بهترین تصمیم اتخاذ شود چرا که هنوز شک داریم آیا صلاح هست با اسکوچیچ به قطر برویم یا باید بزرگتر از او را به ایران بیاوریم.

درست است که این مربی کروات تا اینجای کار خوب نتیجه گرفته اما آیا به اندازه کافی بزرگ و باتجربه هست که بتواند در جام جهانی ما را به موفقیت برساند؟

این ابهام باید موضوع روز و مساله اصلی فوتبالمان باشد، نه تایید یا نفی کیروش...ما به دنبال صعود از گروهمان در بازیهای تابستان آینده هستیم اما آیا اسکوچیچ توانایی تحقق این آرزو را دارد...؟

تا خود تابستان آینده هم اگر مخالفان کی روش درصدد تخریب او برآیند و تلاششان در این رابطه را تمام وقت انجام دهند، ذره ای از ارزشهای این مربی کم نمی شود، در عوض دودش توی چشم این فوتبال می رود که در سایه این دعواها وقت نمی شود به این مهم فکر کرد که اسکوچیچ در عمل سر سفره ای آماده کرده نشسته و نتایج ماههای اخیرش هرگز مؤید توانمندی تمام و کمال وی نیست.

نویسنده: حامد فرضعلی بیک