جمعه دهم فروردین ماه
یک متهم و یک نابودگر؛

مدعیان شفاف سازی در فدراسیون فوتبال

زمزمه های تغییر مهرداد سراجی از مدیریت باشگاه سایپا با تغییر مدیریت کلان شرکت سایپا کلید خورده و وی که به گفته کمیته اخلاق حق حضور در نشست هیات رئیسه را روز پنجشنبه ندارد، جزو مدعیان شفافیت مالی در فدراسیون فوتبال است ولی یکی نیست سوال کند که هدایای معروف آن افطاری و مشاوران رسانه ای که نامشان و رسانه هاشان دست بازرسی است ماهی چقدر و با چه عنوانی دریافت می کنند تا سراجی را حفظ کنند .

سراجی را مقایسه کنید با اکبر محمدی؛ . هردو در راس دو باشگاه خودروساز مملکت حضور دارند.  اکبر محمدی تیم فوتبال  پیکان را به حداقل بودجه و بهترین خروجی بست دست رمال ها و دلال ها را کوتاه کرد .سایر رشته ها را در پیکان راه انداری کرد .

مجهزترین سالن بدنسازی را در پیکان شهر تاسیس کرد. پیکان در لیگ برتر مدعی کسب سهمیه است اما به طور ناگهانی اورا عزل کردند تا مزد مدیریت کاردان و سلامت را داده باشند. در نقطه مقابل می بینیم سراجی  سایپا را با وجود وصل شدن به رمال بد نام به لیگ یک انداخت و تیم فوتبال بانوان را منحل کرد و تیم والیبال سایپا با بیشترین هزینه کرد افتاد پایین. واقعا نبود تیم سازنده فوتبال سایپا را در لیگ برتر حس می کنیم. ابراهیم صادقی به دلیل سرپیچی از دستورات رمال و دلال های اطراف باشگاه توسط سراجی برکنار شد تا تعصب نارنجی کم رنگ شود و حالا هم فوتبال و هم والیبال ایران  کمبود سایپا را حس می کند .

اینها را برای این گفتیم تا در کنار خانم موسوی که حق مردم بیچاره را با وعده های سراب پولدارشدن به گواه پرونده هایی که در دستگاه قضا دارد بدانیم چه افرادی مدعی شفافیت مالی در فوتبال هستند.

با تاکید بر این موضوع که اینها برای تطهیر طرف مقابل نیست ولی باید افکار عمومی بداند که شهره موسوی و مهرداد سراجی هرکدام به نوعی برای اینکه یک سپر امنیتی و محملی برای سرپوش گذاشتن بر سوء مدیریت خود داشته باشند و به جامعه بگویند اگر بدهکاریم و اگر مال مردم را خورده ایم اینجا دنبال گرفتن حق فوتبال ملی هستیم !

یا بعد از تغییرات آتی سایپا و احتمال  جابجایی سراجی وی یک جایگاهی در فدراسیون داشته باشد.  حتما شنیده اید که قاصدی از طرف اینها قبل از امضا جمع کردن ها به فدراسیون رفته و تقاضایی را مطرح کرده ولی جواب منفی فدراسیون باعث تحریک مخالفان شده و... همین الان هم  «تاکید می شود» اگر تقاضای این گروه مخالف رئیس فدراسیون بررسی شود معادلات پنج شنبه تغییر می کند و این بدبختی و سهم خواهی فوتبال ماست.

و اما موضوع خانم شهره موسوی و کار به جایی رسیده که یک خانم متهم به کلاهبرداری از صدها خانواده با برند یک فروشگاه مجازی و  تشکیل یک تیم فوتبال پر سروصدا اکنون در حالی مدعی شفاف سازی در فدراسیون شده که روز دوشنبه چندین خانواده با حضور جلو فدراسیون فوتبال علیه او شعار دادند و گفتند که روز پنج شنبه نیز در محل مجمع فدراسیون حاضر خواهند شد چون جای دیگری این خانم را پیدا نمی کنند.

حالا تصور کنید خانم موسوی که نیروهای امنیتی و نهادهای بازرسی برای  کلاهبرداری به اسم فروشگاه مجازی بادران او را تحت تعقیب دارند و پرونده اش به جرم کلاهبرداری باز است از این فضای مه آلود سوء استفاده کرده و می خواهد به مردمی که کلاه سرشان رفته وانمود کند که من هستم و محکوم و زندانی هم نشدم!

از طرفی طبیعی است که به بهانه مشکل به وجود آمده ما نباید یک طرف را برحق و دیگری را ناحق بدانیم.

هردو طرف در دعوای موجود  ایراد دارند و اگر نیک و عمیق به قضیه نگاه کنیم‌ خواهیم دید اصل موضوع بر سر دلسوزی فوتبال نیست و متاسفانه بوی سهم خواهی می آید . به عبارتی پنج عضو هیات رئیسه که در موضع نقد رئیس فدراسیون هستند برای فوتبال این جریان را به راه ننداخته اند و با تکیه بر حمایت یکی، دو مسئول  و البته دو پایگاه خبری برای منافعی صف آرایی کرده اند نه مصالح ملی؛ ضمن اینکه جدای از همه موارد  برای من و جامعه  جای سوال است که واقعا با وجود این همه کارشناس و بزرگ فوتبال باید یک خانم با سابقه مشکلات  مالی  و نابود کردن زندگی هایی از خانواده های متوسط جامعه و محکومیت قضایی در نقش مدعی العموم فوتبال ظاهر شود و ما به صرف مخالفت با رئیس فدراسیون فوتبال در دفاع از وی صف آرایی کنیم؟

و این فاجعه است ...

روز دوشنبه در محل فدراسیون فوتبال  جمعیتی معترض  که منتظر پاسخگویی پرسش های اموال بربادرفته شان از سوی مسئول اتفاق افتاده بود، بودند. اما صد حیف که این مسئول پاسخگو نبود و جلسه را به روز دیگر موکول کردند.

روز پنج شنبه هیات رئیسه جلسه می گذارد و این در حالی است که  یکی از دو طرف حرفشان را به کرسی می نشانند و به یاد داشته باشیم که هر دو طرف با وعده و وعید دنبال لشکرکشی هستند و اگر یکی از آنها کنار کشید و به حد نصاب نرسید به طور یقین دعوای سهم خواهی کاملا موثق می شود.

هدف همه ضربه نخوردن و برچیدن بداخلاقی و سهم خواهی در فوتبال است. دو نفر که دچار مشکلات هستند نمی توانند برای تمام فوتبال ممکلت تصمیم بگیرند.

نویسنده: سیدرضا فیض آبادی