پنجشنبه نهم فروردین ماه

خاطرات محمد بنا از کهنه سوار دهه طلایی کشتی فرنگی

محمد بنا در صفحه شخصی اینستاگرامی خود از دوران طلایی (المپیک 2012 لندن) سخن به میان آورده و خاطراتش را بازگو کرده است.

اوایل کارمون بود؛ یه تیم عاشق و پرتلاش  هم قسم شدیم تا تیم ملی کشتی فرنگی بزرگسالان رو به نوک قله ی موفقیت برسونیم. واسه رسیدن به این هدف خیلی چیزا لازم بود. به غیر از کادر یکدست، قوی و معتقد به اهدافمون، باید کشتی گیرای مستعد و خبره رو پیدا میکردیم تا به هدف نزدیک بشیم. شروع کردیم دنبالشون گشتن! تو تیمای ملی جوانان، نوجوانان و ... تک تک استانها رو می‌گشتیم و مسابقات مختلف رو رصد می‌کردیم تا نفرات خوب رو به تیم اضافه کنیم. ناگفته نباشه که گاهی وقتا نفراتی که زیرنظر داشتیم تو ادامه ی مسیر تغییر می‌کردن.
یکی از وزنهایی که خیلی روش تمرکز داشتیم و چندنفر توش محک خوردن تا به اصل کاری برسیم، وزن شصتو شش کیلو بود. خوب یادمه اول از مهدی توکلی و نصیری از فارس شروع کردیم، بعد به علی محمدی و حمید ریحانی و افشین بیابانگرد رسیدیم. زمان گذشت و یه استعداد ناب خودشو به کشتی فرنگی نشون داد؛ سعید عبدولی!
سعید که تو جوانان خوش درخشیده بود رو به جام وهبی امره بردیم و با هیجده سال سن طلا گرفت!!!
چه دلاورانه تو تمام مسابقاتش جنگید سعید. بعد مسابقات آسیایی تایلند سوم شد البته از سر بی تجربگی. مدعیای اون وزن همه خوب بودن ولی خب سعید چیز دیگه ای بود. اون موقع به کادرم گفتم تنها کسی که تو این وزن می تونه مارو صاحب مدال جهانی کنه، سعید عبدولیه!  تو مسکو نشد اونی که ما می‌خواستیم ولی سال دو هزار و یازده، سعید تو ترکیه قیامت کرد و طلای این وزن رو به مملکتش هدیه کرد. خلاصه یکی از نوابغ این وزن بود و باید پنج شش تا طلای دنیا رو تو دو وزن می گرفت که نشد... ولی خدارو شکر بازم مدال جهان، بازیهای آسیایی و المپیک رو داره که همون برنزش واقعا حکم طلا رو داره.
فرنگی کارای تیم ملی همشون واسه من عزیزن و قابل احترام. فرصت بشه قصه ی انتخاب و دلاوریاشون رو براتون نقل میکنم تا بدونین این شیرمردا واسه شادی شما و سربلندی مملکتمون چه رنجهایی رو تحمل کردن و چه زحمتایی کشیدن...
دوست داشتن بی منت یادتون نره