جمعه دهم فروردین ماه

آقاي قلعه نوعي! از اين فوتبال برو...

فوتبال برد و باخت دارد.اما بازاندن يك تيم فقط در فوتبال ما داراي سابقه است. امسال نوبت گل گهر است. ابتداي فصل قلعه نوعي را محروم كردند. در ادامه اشتباه سازمان ليگ در صدور كارت بازيكني گابني رابه پاي تيم گل گهر نوشتند تا از تيمي كه سوداي قهرماني داشت امتياز كم و به رقبا هديه داده شود.

بازي با استقلال را همه ديديد! آيا حق گل گهر باخت بود؟ آيا صحنه دقيقه ٨٥ پنالتي بود؟ اگرقاضي ميدان نزديك صحنه نبود و ادامه بازي داد ازپرچم زدن كمك داور به اعلام پنالتي چه برداشتي بايد داشت؟

وقتي قلعه نوعي قادر است با وجود همه محدوديت و با مجموعه اي بازیکن جواب شده از ساير تيم ها تيمي بسازد كه مقابل تيم صدر نشين استقلال در هر ٥ دقيقه صاحب موقعيت گلزني شده و در قواره يك تيم مدعي ظاهر شود طبيعي است چنين درخشش و قابليتي را مخالفان ژنرال برتابند.

همانطور كه در سپاهان و تراكتور كه مدعي قهرماني بود، حضورش را تحمل نكردند.

قلعه نوعي از نخبه هاي فوتبال ماست . از سرمايه هاي مربيگيري كه به نظر مي رسد با همه اتفاقات يك دهه اخير راهي جز فرار براي او باقي نگذاشته اند.

بازي گل گهر مقابل استقلال يك پيام آشكار داشت؛

*قلعه نوعي بايد مانند برخی از نخبه هاي ديگر مثل علي دايي از فوتبال ما برود. چون جامعه ورزش ما از جمله فوتبال ما تاب و تحمل نخبه ها را ندارد؟

نویسنده: مجيد سعيدي