جمعه سی و یکم فروردین ماه

به وقت قضاوت، عجله نکنیم

اینکه با یک پیروزی مربی تیم به یکباره مربی سال تبدیل می شود  یا با یک شکست شعار حیا کن و رها کن  سر می دهند، نکاتی را در دل خود دارد که ممکن است خوشایند نباشد.

مثلا نگاهی به تیم مس رفسنجان داشته باشید؛ این تیم با سر مربیگری محمد ربیعی  در این فصل انصافا نتایج مطلوبی را در لیگ دریافت کرده است، مدیران این باشگاه با نتایج به دست آمده از عملکرد ربیعی تا توانستند از وی در همه جا تقدیر کردند، اما این تیم  با همین مربی در جام حذفی به دلیل یک شکست از یک تیم لیگ دسته اول از چشم مدیران افتاد تا حدی که به فکر برکنار کردن وی انتخاب جانشین برای او هستند. یا در این راستا تیم استقلال  در این فصل با مجیدی در لیگ نتایجی  فوق العاده تا به امروز کسب کرده و بوی قهرمانی به خود گرفته است. اگر همین استقلال همراه با مربی اش در رقابت های جام حذفی  مقابل نساجی از گردونه حذف شود، باید بدون توجه به عملکرد مجیدی شعار حیا کن ورها کن سر داد (!) در پرسپولیس هم همین داستان برقرار است. یحیی گل محمدی همان گل محمدی است که تا فصل قبل چند قهرمانی برای پرسپولیس به ارمغان آورد. اکنون در این فصل با دست خالی و بدون پول وهزاران سنگ اندازی دیگر فعلا از صدر جدول وقهرمانی در لیگ اندکی فاصله دارد. با اینحال هنوز امیدوار به روزهای آینده است، چون در لیگ سه امتیازی وباقی ماندن شش هفته از بازی ها، بروز هر گونه اتفاقی چه مثبت وچه منفی قابل پیش بینی است. گل محمدی که اکنون تیمش به خاطر یک بازی بد و پرانتقاد از گردونه جام حذفی خارج شده، در شرایطی با پرسپولیس روزگار طی می کند که در خرید ها و تقویت تیم کسی  او را یاری نکرد تا نهایتا برای خرید بازیکنان جدید از بین بد و بدتر تن به قبول واژه بد بدهد. گذشته از آن برای هر بازی گذشته از عوامل بیرونی و درونی  که در جریان بازی و خارج از مستطیل سبز ایجاد می شود با غیبت برخی از بازیکنان کلیدی خود به دلیل محرومیت ومصدومیت مواجه است که به حق دست مربی رابسته و استرس ناخواسته در تیم ایجاد شده تا تمرکز بدون تعریف بماند. بنابراین چندان جالب نیست که خیلی زود چهره قاضی را به خود گرفته وهمه چیز فراموش شود.

نویسنده: اکبر عزیزی