جمعه دهم فروردین ماه

فوتبال ما، فوتبال آنها

برای فوتبالی که خروجی درست و حسابی ندارد و هزار و یک تنش و چالش با آن دست به گریبان است، چقدر باید قیمت گذاشت وآیا باید برایش به به و چه چه کرد؟!

مدت مدیدی به سبب یورش کرونا، لیگ برتر دچار وقفه شد و خیالمون هم تخت بود.

نه خبری از حاشيه های کاذب بود و نه اعتراض و رفتارهای تندخویانه.

اما با شروع مجدد این مسابقات و بازی پربرخورد در اهواز ، باز هم رفتارهای خشن و پست های چالش برانگیز در فضای مجازی دست به دست شد.

اصلا کاری به برتری فولاد و شکست آبی‌ها نداریم اما حرف ما این است که چرا اصولا ما از فوتبال لذت نمی بریم و دوست نداریم به آن سیمایی دلنشین بدهیم.

فوتبال بعنوان یک ورزش عالمگیر و پدیده اجتماعی در نزد مردم دنیا، لذت بخش ترین و پرجاذبه ترین بشمار می رود اما ما با حرکات آزار دهنده از آن دراکولایی خون آشام و اژدهایی دوسر ساخته ایم.

لیگ برتر می توانست قاتق نان ما باشد ولی آنقدر ناهنجاری و التهاب ساختیم که سرانجامش برای ما هیچ بود، یعنی جفت پوچ.

بخصوص طی دهه اخیر تا بحال که هیچ خروجی مناسبی نداشتیم، به غیر از نایب قهرمانی پرسپولیس در عرصه اسیا.

طبیعی است وقتی سطح لیگ در ابعاد فنی و اخلاقی نازل باشد نمی‌توان از آن بهره گرفت و ردای موفقیت را بر قامت فوتبال دوخت.

شاید اگر بخواهیم مثالی بارز در راستای بداخلاقی بزنیم، بازی ايران و ژاپن در جام ملت‌های اخیر را بیاد بیاوریم.

حتما یادتان می آید در یک صحنه عجیب و کم‌نظیر، مدافعان ما بی دلیل به سمت داور یورش بردند در حالیکه اصلا این بنده خدا بر سوتش ندمیده بود.همین پرخاشگری و حمله ور شدن به قاضی میدان باعث شد گل نخست را مثل آب خوردن دریافت کنیم و در نهایت سه برصفر مغلوب حریف شویم.

بیاییم باخودمان روراست باشیم، اصلا فرض بگیریم داور بازی استقلال و فولاد به اشتباه علی کریمی را اخراج کرده باشد، آیا مربی باید به داخل زمین برود و به داور پرخاشگری کند.؟!

آیتم دیگر اینکه،  این وظیفه مربی است که باید بازیکنانش را به آرامش بدهد نه اینکه نفرات تیم مجیدی را به خویشتن داری دعوت کند.

از قدیم می گفتند مربی مثل ساحل است، یعنی آب خروشان به سمت ساحل می رود اما سرانجام آرام می گیرد و به دریا برمی گردد.

 طبعا اگر فرهاد مجیدی مثل ساحل رفتار می کرد، چه بسا استقلال جبران مافات می‌کرد و قافیه را نمی باخت.

اگر این تندخویی از سوی هر مربی دیگر نیز بنمایش در می آمد از نظر ما نکوهیده و غیر قابل هضم بود.

تنبیه بازیکن خاطی و اخراج او از سوی داور نخستین بار نبوده و آخرین دفعه نیز نخواهد بود اما نقش کوچینگ در اینگونه مواقع چیست و چه باید کرد؟!

اما ازاین بازی که بگذریم، باید اعتراف کنیم بدنه فوتبال ما آلوده به بداخلاقی است و برخی از مربیان و بازیکنان اسمی تصور میکنند علامه دهر هستند و هیچکس حق ندارد به آنها بگوید بالای چشمتان ابروست.

مراد ما از این یادداشت تنها انتقاد فرهاد مجیدی نیست بلکه کل فوتبال است که از عصبانیت و تندخویی به حالت انفجار رسیده و بطور قطع اگر این حرکات آزار دهنده تمام نشود، عواقب زیانباری خواهیم داشت.

آیا برای یک فصل لیگ برتر این همه پول بی زبان هزینه می کنیم که یقه گیری کنیم و به این و آن بپریم.؟!

در پایان حیفم آمد این نکته جالب را ننویسم، وقتی قهرمانی لیورپول مسجل شد، تیم منچستر سیتی دیگر مدعی لیگ جزیره بی درنگ این موفقیت را به قرمزهای آنفیلد تبریک گفت.

حرکتی نیکو که عمرا از جانب ما برنمی اید، چون آنها با واقعیت ها ی فوتبال زندگی می کنند و برایش سرودست می شکنند اما ما...؟!!