پنجشنبه ششم اردیبهشت ماه

جامی که برازنده تختی نبود

 چهل و دومین دوره مسابقات بین المللی جام جهان پهلوان تختی هم برگزار و به بایگانی تاریخ ورزش پیوست. این دوره از مسابقات در حالی به پایان رسید که تنها نام بین المللی  داشت اما در عمل رقابتی داخلی بود که بین دلاورمردان کشتی کشورمان برگزار شد. مقایسه ای بین تورنمنت های بین المللی همچون جام یاریگین، یاشاردوغو، مدوید، علی اف و... حکایت از این واقعیت دارد که جام تختی جای اینکه در شان نام اسطوره ورزش ایران باشد به نوعی تحقیر آن بزرگمرد و بی اعتبار کردن مسابقاتی بود که تنها نام و نشان پهلوان تاریخ ورزش ا

مسابقاتی که پس از انقلاب نخستین میدان بین المللی نام گرفت و سال ها با شکوه و جلال تمام برگزار می شد. روزگاری تیم ها و قهرمانان نامدار کشتی جهان برای حضور در این مسابقات سر و دست می شکستند و هیمنه این رویداد موجب افتخار جامعه کشتی بود اکنون اما از آن همه افتخار و عظمت چه برجای مانده، جز نامی که کمترین رنگ و بویی از آن در میان نیست. در تنزل و فرو افتادگی این رویداد همین بس که حتی اتحادیه جهانی نیز آن را به عنوان مسابقات بین المللی نمی شناسد و در این دوره از پیکارها نماینده ای به ایران نفرستاده بود. بازهم گلی به جمال تماشاگران مازندرانی که باوجود این فضا و شرایط خود را به محل برگزاری مسابقات رسانده بودند تا گرمی بخش سالن و مشوق قهرمانان باشند. بگذریم از اینکه حتی خود مازندرانی ها هم نقش چندانی در امور اجرا و عمل رقابت ها نداشتند اگرچه میزبانی از آن مازندرانی های کشتی دوست بود و بیشترین سهم را قهرمانان این خطه در مسابقات داشتند با این وجود فدراسیون عنان اختیار را در دست داشت و امور اصلی را کارگزاران مورد نظر بر عهده گرفته بودند. روشن نیست چرا فدراسیونی که تا چندی پیش برگزاری اردوهای مشترک با تیم های خارجی و دیدار و پذیرایی از مسئولان کشتی کشورهای مختلف بود را در بوق و کرنا می کرد توان کشاندن پای کشتی گیران آنان را به معتبرترین و با سابقه ترین رویداد ورزشی کشور را ندارد؟ خوشبختانه بودجه کافی هم که به فدراسیون اختصاص داده شده و مسئولان اعم از دستگاه ورزش و مجلس با در نظر گرفتن موقعیت و جایگاه این ورزش از هیچ کمکی به فدراسیون کنونی دریغ نمی کنند با این احوال و با وجود تمام مسائل یاد شده، برگزاری مسابقانی با این حد از کیفیت جز اینکه جفا در حق جهان پهلوان تختی باشد نام دیگری  نمی توان بر آن نهاد. جام تختی را محل آزمون و خطا قرار دادن و بی برنامه و حساب و کتاب هر سال در یک زمان متفاوت برگزار کردن جز اینکه اعتبار این رویداد را مخدوش کند چه مفهوم دیگری دارد؟ جای تعجب است عده ای که تحت عنوان خبرنگار و کشتی نویس و بنا به گزینش فدراسیون به این مسابقات دعوت شده بودند لام تا کام در مورد سطح پایین مسابقات حرفی نمی زنند. گویا این قوم رسالت و وظیفه خود را فراموش کرده اند. البته در سایه ساز و کار موجود بایدهم چنین باشد.  با تمام‌ اوصاف یاد شده حقیقت را نمی توان کتمان کرد و رقابت هایی را که تنها دو تیم دست و پا شکسته از گرجستان و ارمنستان در آن حضور یافته بودند بین المللی و در حد نام تختی بزرگ تلقی کرد. مردی که در هر دو حال حیات و ممات مظلوم واقع شده است.

نویسنده: احمد دباغ