قطار لیگ برتر فوتبال ایران سرانجام به ایستگاه آخر خود رسید و به عبارتی فصل فوتبال تمام شد.تمامي که نه شروع اش انگیزه ای برای آنچه درونش بود دیده شد و نه پایانش حسرت خوردنی داشت برای نبودنش. البته در این فصل تیم شايسته استقلال با بهترين رکوردهای بي نظيرش عنوان قهرمانی را کسب کرد و دو تیم فجرسپاسی وپدیده هم با سقوط شان عملا نام دو استان دوست داشتنی و فوتبالی، فارس و خراسان که روزگاری در فوتبال کلان کشور بزرگی می‌کردند از لیگ برتر حذف کردند.
لیگ برتر و به طور کلی فوتبال کلان ما در این فصل ثابت کرد فاقد ساختار است که بشود به آن بالید و مسیر واقعی پیشرفت را طي کرد و صراحتا بايد نوشت این فوتبال و نحوه برگزاری لیگ هایش و نوع تیمداری و مدیریت آن دقیقا شباهت فراوانی به همان ساختمان متروپل آبادان دارد که در ظاهر زیبا دیده می شد و در نگاه رهگذران دلبری مي کرد، اما به یک باره آن شد که نبايد مي شد؟! در حال حاضر لیگ برتر فوتبال ما حکايت متروپلی را دارد که حالش خوب نيست و در حال فروپاشی است، اما متاسفانه هيچ اراده ای هم برای بهبود واصلاح احوالات این فوتبال متروپلی وجود ندارد وهم چنان اکثريت دنبال رنگ و لعاب بخشيدن به نمای آن هستند يعنی هدف فقط نتيجه گرایی است؟ تکنیک، تاکتيک، پدیده سازي، کشف استعداد و شکوفایی واقعی دراین فوتبال و لیگ برترش هيچگونه جايگاهی ندارد و جالب تر اینکه از حضور در جام جهانی پتکی بزرگ ساخته و به بهانه دلسوزی و نقد و چاره اندیشی برای صعود از گروه بر سر هم مي کوبند؟ آرامش فوتبال را گرفتند تکنيک و تاکتیک تيمي و فوتبال تماشاگرپسند را خاکستری کردند و تنش و جنجال وقت تلف کردن را به عنوان یک اصل بودن و ماندن دراین فوتبال جاري و ساری کرده اند به طوري که نه داور توانست عزت و قدرت قضاوتش را درلیگ برتر حفظ کند! نه مربي حرمت و منزلت و شأن مقام معلمی و فني خود را نمايان کرد؟ لیگ برتر این فصل در حقيقت اکران و دوئل میان مربیان و داوران بود و گاهی شاهد صحنه هايي بوديم که اساسا ربطي به فوتبال ورزشي نداشت؟
این لیگ قهرمان داشت اما پهلوان ارزشي ورزشی و پدیده وشاگرد ممتاز نداشت، هیاهوی فراواني داشت، اما لذت وعزت فوتبالی ورزشي را نداشت؟
لیگ برتر نه تنها به بهتر شدن فوتبال کلان کمکی نکرد بلکه خیلی جاها دست به خود زنی کرد البته این خود زني فوتبال با نقاب وسرور وغرور صعود فوتبال ملی لژیونری به جام جهانی شروع و همراه شد.
در لیگ برتری که پایان یافت سه گلزن برتر آن غير ايرانی بوده ومجموع مهاجمان ايرانی حاضر در شانزده تیم لیگ برتر حتي موفق به ثبت نصف گل‌های زده مهاجمان خارجي نشدند؟ واین یعنی فاجعه عدم توجه به ساختارهای فني تهاجمی فوتبال وکشف مهاجمان گلزن در فوتبال ایران است به هرحال ليگ برتر با همه فراز و نشیبی که داشت پایان یافت در این فصل، فوتبال خوزستان سه نماینده داشت.
فولاد با نکونام وگرشاسبی هر آنچه را داشت و توانست وش اید هم بیش ازحد توانش برای بهتر ظاهر شدن به کار برد این تیم ابتدا یک جام نوبرانه پيش فصل ليگ برتر را به ارمغان آورد، سپس در مرحله گروهی فوتبال باشگاه‌های آسیا خود را به عنوان تنها نماینده موفق از نام و هویت واقعی فوتبالی خوزستان و ایران مطرح و دفاع کرد و در پایان لیگ برتر توانست رده چهارم جدول را به نام فولادخوزستان ثبت کند؛ بنابراین بايد به مجموعه این تیم دست مريزاد گفت و در صورت حفظ و تقویت اساسی مطمنا باید منتظر بهترشدن فولادخوزستان باشي.
اما صحبت اصلي در مورد بودن و ماندن دوتیم هم‌نام نفتي از جنس آبادانی و مسجد سليماني است که بايد تدبیر مدیریتی و ساختار سازی تأمین اعتبارات مالي و در یک جمله حمايت واقعی و به دور از دغدغه را براي اين دو تیم در نظر گرفت، باید پذیرفت اين دو تیم در طول برگزاری لیگ برتر هرگز آرامش دروني نداشتند و تا آخرین روزهای باقی مانده ليگ دغدغه، چه باید کرد و چگونه مقابل حريفان صف آرایی و چطور رفع استرس کردند را داشتند؟ نفت آبادان و به خصوص نفت مسجدسلیمان در هر دیداری مقابل دو تیم بايد ایستادگی می‌کردند اول غلبه براسترس درون و دوم، مقابله با تاکتیک تیم حریف! اما تیم نفت مسجدسلیمان با وجود این مصیبت های موجود و بعد از تغییرات عديده در رأس کادر فني خوشبختانه با آمدن مهاجری سروسامانی گرفت و توانست حفظ سهميه کند تا هم چنان نام فوتبال شهر اولی ها در جدول لیگ برتر باقي بماند و به عبارتي فوتبال مسجدسلیمان هم چنان لیگ برتری ماند اما صراحتا بايد گفت، نفت مسجدسلیمان با تک ماده همت عالی آرامش و خودباوری تیمی که مهاجری براي اين تيم آفرید، توانست حفظ سهميه کند و شیرینی این چنین ماندن کمتر از شادی قهرمانی نيست اما بايد براي آینده این تیم محبوب اساسي فکر کرد و نگاهی مدیریتی تخصصی به نفت مسجدسلیمان داشت، شرط اول عاقبت به خیری این تیم مردمی تأمین اعتبارات مالی و به رسميت شناخته شدن آن در چرخه اصلی و حمايتی وزارت نفت است شرط دوم حفظ وتقویت کادرفنی همراه با حمايت واقعي در نحوه انتخاب بازیکن تأثیرگذار و ماندگار، نفت مسجدسلیمان نياز به خود باوری درونی از قبیل مدیریتی وساختار سازي دارد.
ختم کلام اینکه لیگ برتر فوتبال پایان یافت اما بنا به شنيده ها شمارش معکوس براي شروع فصل جدید آغاز شده؛ بنابراين بايد هوشیار بود از حریفان عقب نمانید.
نویسنده: سید مهدي ابوس