چهارشنبه بیست و نهم فروردین ماه

بنویسید تیم ملی، بخوانید طفل سر راهی

سیستم «کلمه شمار» ذهن شما در روزهای اخیر نام چه مربیان و فوتبالیست‌هایی را در حوزه فوتبال داخلی بیشتر ثبت کرده است؟ برای ما و خیلی های دیگر که اسامی ای نظیر سعید صادقی، ساپینتو، مجیدی، قائدی، مورایس، گل محمدی، آجرلو، محبی، بردی اف، درویش، عزت اللهی، نکونام و... گزارش شده و بعضی هایشان آنقدر تکرار و تکرار گشته است که وقتی می خواهیم به کانال یا سایتی ورود کنیم، آرزویمان این است که در رابطه با آنها مجددا خبری نبینیم و مجبور به خواندنش نشویم.

البته با توجه به فرارسیدن فصل نقل و انتقالات، طبیعی هم هست تجربه این فضا اما چیزی که این وسط غیرطبیعی می نماید در سایه قرار گرفتن تیم ملی است؛ تیمی که حدود ۵ ماه دیگر باید در جام جهانی با انگلستان، آمریکا و ولز پیکار کند.

آنقدر که این روزها پرسپولیس و استقلال بولد هستند، تیم ملی نیست، آن هم تیمی که از هیچ نظر شرایط مطلوب و دلگرم کننده ای ندارد و حاشیه نشین شدنش اصلا به صلاح فوتبال ایران نیست.

یک بازیکن معمولی به نام سعید صادقی که تا چند روز قبل پیگیرترین هوادار فوتبال باشگاهی ایران هم چندان شناختی از او نداشت، تیتر اول و آخر برنامه های ورزشی و خبرگزاری ها و کانال ها و صفحات مختلف در فضای مجازی شده و حکایت وعده پرسپولیسی ها به او بابت ملی پوش شدنش نقل محافل گشته است اما خود تیم ملی، یک صدم آن توجهی را متوجه خود نمی بیند.

یکی همچون کامرانی فر هم می آید و تایید می کند که آری، آنچه درمورد گذشتن راه تیم ملی از پرسپولیس می گویند، نادرست نیست و اینچنین بر نگرانی ها می افزاید.

کم درمورد حواشی تیم ملی فعلی حرف بود، انتقال امثال دانیال اسماعیلی فر و صادقی به پرسپولیس هم مزید بر علت شد تا بیش از پیش نگران تیمی باشیم که عنوان مقدسِ ملی را یدک می کشد، حتی اگر مدیر رسانه ای آن، افرادِ معتقد به این نظریه را «متوهم» بخواند و خود فدراسیون هم خبر از احضار عضو هیات مدیره استقلال به کمیته اخلاق و انضباطی بدهد.

برای خیلی ها چه موردی بهتر و مطلوب تر از این که حواس اهالی فوتبال به حواشی نقل و انتقالات پرت شود تا یادشان برود تیم ملی ای هم وجود دارد و جام جهانی انتظارمان را می کشد. البته همین خیلی ها حساب بعضی جاها را هم نمی توانند بکنند و نتیجه اش می شود گاف اسماعیلی فر در اولین مصاحبه اش پس از عقد قرارداد با پرسپولیس یا کش دار شدن انتقال صادقی و چندین و چند نفر و ماجرای مشابه.

تیم ملی فعلی هر چه در دید نباشد، برای این خیلی ها بهتر است. بازی های دوستانه با هدف آماده سازی، ضعفها را عیان می سازد، پس چه بهتر که اصلا وجود خارجی نداشته باشد، سرمربی با مصاحبه های چالشی گیر نیفتد و منتقدان عرصه برای جولان پیدا نکنند.

به راستی بر سر تیم ملی چه آمده که مدیر رسانه ای اش فقط خبر لغو بازی های تدارکاتی را توییت می کند و برخی دوستان هم برایش نسخه هایی نظیر انجام بازی تدارکاتی با استقلال و پرسپولیس را می پیچیند و عنوان می دارند «فیفا دی» سیری چند؟!

آیا آقایان مسئول در فدراسیونی که دو ماه بعد انتخابات دارد و همه چیزش روی هواست، انگیزه ای در رابطه با دلسوزی و برنامه ریزی برای تیم ملی راه یافته به جام جهانی دارند یا تمرکزشان بیشتر روی مسائل شخصی و فامیل بازی هایشان است؟

حواشی پیوستن صادقی به پرسپولیس، برای چندمین بار بر وجود حقایق تلخ اطراف تیم ملی مهر تایید زد اما آنهایی که تریبون در اختیار دارند و منافعشان از همین بی صاحب بودن تیم مذکور تامین می شود، همچون تمام هفته ها و ماه های اخیر، اوضاع را گل و بلبل توصیف می کنند و اصلاً به این کاری ندارند که با شرایط موجود، قرار است چه بلایی بر سر فوتبال ملی بیاید.

مخلص کلام اینکه تیم ملی فوتبال کشورمان شرایط نگران کننده ای دارد اما بعضی ها از طریق رسانه هایشان اذهان را منحرف می سازند و نمی گذارند حقایق منعکس گردد، درست شبیه تیم امید که نگذاشتند معایب و ضعفهایش دیده شود و چنان بَه بَه و چَه چَه می کردند که خیلی ها از چند هفته قبل تیم را در بازیهای المپیک می دیدند اما آنچه در عمل به دست آمد، صد و هشتاد درجه با ادعا و تصویرسازی های آقایان تفاوت داشت.

در هیاهوی لیگ و نقل و انتقالات و اخبار جذابش، اجازه ندهیم تیم ملی «عمدا» فراموش و حواس ها از آن پرت شود. تیم فعلی برای بعضی به اصطلاح دایه ها به شدت «نان» دارد و بی صاحب بودن فدراسیون هم به یاری شان آمده تا بستر برای فعالیت های ناجوانمردانه شان مهیا گردد اما یادمان نرود که تیم ملی یعنی آبرو و اعتبار ایران...این اعتبار به شدت در معرض خطر است و دور نیست روزی که یک آبروریزی بین المللی گریبانمان را بگیرد.

آیا سکوت در این شرایط جایز است؟!

نویسنده: حامد فرضعلی بیک