حدود 10 ماه است از دوران وزارت حمید سجادی بر مسند ارگان عریض و طویلی چون ورزش وجوانان می گذرد و زخمهای این حوزه نه تنها التیام پیدا نکرده بلکه، کلیت رشتههای مختلف در خیلی از این مدت زیر سوال رفته و با وجود بازگشت مقطعی چند چهره به نام ورزشی به عرصه کار، اما همچنان ساختار معیوب ورزش و جوانان درمان نشده و این روزها بیش از پیش زمزمه استیضاح حمید سجادی در راهروهای مجلس شنیده میشود.
حمید سجادی قهرمان اسبق 3000 متر با مانع آسیا زمانی به دور از هیاهوی مدیریت و زیر مجموعههای آن فقط به دنبال قهرمانی در پیستهای تارتان کشورهای مختلف آسیایی بود و سکو پشت سکو بود که او با اندام ترکه ای و لاغر خود فتح میکرد.
قهرمانی با ژست همیشگی و سبیل مخصوص آن زمان قهرمانان ورزشی ایران که حالا در دوران جدید مدیریتی خود نتوانسته نیاز اهالی این حوزه را برآورده نماید و روز به روز و هفته به هفته که اخبار ورزش در 51 فدراسیون ورزشی را مرور میکنیم نتیجهای جز ناکامی و جز شکست در بیشتر آنها پیدا نخواهیم کرد.
سه شنبه 31 خرداد ماه 1390 و زمانی که این قهرمان جوان میتوانست به عنوان نخستین وزیر ورزش و جوانان ، تاریخ را برای خود رقم بزند با ناکامی محض و با 137 رای مخالف از مجموع 247 رای ماخوذه به کابینه راه نیافت و بعداز آن هم با چالیش به عنوان مهره دولت قبلی از ورزش به طور کلی دور شد و در 2 دوره دولت حسن روحانی از وی هیچ استفاده ای نشد.
در طی این مدت کارنامه کاری او به عنوان معاون سعید لو رییس وقت سازمان تربیت بدنی آن زمان بارها مورد نقد منتقدان و اهالی ورزش و رسانه قرار گرفت و حتی کار تا بدان جا پیش رفت که متهم به پولشویی و اختلاس مالی در زمان حضورش در باشگاه سایپا هم شد.
حمید سجادی اما خیلی اینبار منتظر نماند و در دوره جدید ساختار سیاسی کشور توانست نظر موافین و همراهان رییس جمهور جدید را بدست آورده و قبل از معرفی وزرای پشنهادی برای ورود به کابینه از سوی ابراهیم رییسی با اعتمادبه نفس بیشتری پشت تریبون زمخت و تیره رنگ مجلس قرار گرفت و منتظر رای اعتماد نمایندگان خانه ملت شد.
روز موعود روز 3 شهریور بود که ترس را بیشتر از سایر وزرای پیشنهادی میتوانستیم در چهره قهرمان سابق دوومیدانی آسیا دید و هنگامی که مهدی فروردین عضو اصلی فراکسیون ورزش مجلس بر ضدیت کارنامه حمید سجادی پشت تریبون رفت، آنوقت بیشتر اهالی ورزش تبسمی از سر رضایت به خود دیدند که دوباره تاریخ برای سجادی در حال تکرار است. حمید سجادی این بار نه برای مدال بلکه برای به دست گرفت نبض ورزش کشور در حال عبور مانع رای اعتماد نمایندگان مجلس بود و به طور جدی بعد از پروژههای سایپا و ایران مال کت و شلوار وزارتی را برتن خود میدید.
رفیق بازی، دخالت در شرایط مالی پروژههای مهم ورزشی کشور، تعلیق 4 فدراسیون ورزشی، دخالت در مجمع انتخاباتی فدراسیونها و استخدام و شرایط مالی غیر متعارف فرزند از جمله خبرهایی بود که مخالفان حمید سجادی در روز رای اعتماد با خود به صحن علنی آورده بودند و باعث شد تنها وزیر از میان 19 وزیر بود که با کمترین رای اعتماد یعنی 165 رای از مجموع 286 رای ماخوذه وبه قول فوتبالیها در دقیقه 90 وارد کابینه دولت شد.
شاید هم برگشتن ورق در دقیقه آخر رای گیری مستلزم برخی لابیهای مرسوم بود که سجادی و تیمش از عهده اینکار برآمده و ساختمان پرطمطراق سئول شاهد حضور فردی از دیار هزاوه و اینبار نه در قامت معاون بلکه خود خود وزیر در خود بود.
حمید سجادی تا به امروز حدود 311 روز از دوران کاری خود را پشت سرگذاشته و کم دچار حاشیه نداشته است. از تعلیق دوباره جودو ، منفعل شدن ژیمناستیک و دوچرخهسواری، جابهجاییهای مدام در حوزه معاونت وزارتخانه، عدم دیپلماسی درست در بحث بازیهای دوستانه فدراسیون فوتبال، درگیری محمد پولادگر با علیرضا دبیر در بحث بودجه فدراسیون کشتی، کوچ بیش حد وحصر ورزشکاران ملی پوش ایرانی به ویژه بانوان قهرمان به خارج از کشور و پناهندگی و مصاحبههای آتشین آنها با رسانههای خارج از ایران، نزول چشمگیر تعدا مدالهای قهرمانان در رقابتهای برون مرزی، نیمه کاره و معطل ماندن قریب به اتفاق پروژههای ورزشی علی رغم دستور رییسجمهور در سفرهای استانی، پافشاری به ماندن علی مرادی بر تارک فدراسیون وزنه برداری و معطل ماندن برنامههای این رشته و درنهایت تحصن و اعتصاب قهرمانان بنام رشته المپیکی و لرزان بودن در اخد تصمیمهای مهم ورزش کشور تنها بخشی از حاشیهها و معضلهای دوران مدیریتی او بر وزارت ورزشوجوانان بوده است.
حمید سجادی وقتی در بازیهای آسیایی 1998 بانکوک از روی مانع در دور آخر افتاد و مدال طلا را از دست رفته دید بر تلاش خود افزود و درنهایت توانست روی سکوی دوم قرار گرفته و از قافله به قولی عقب نماند. اما اینبار نه مجلس پیست تارتان ورزشگاه ملی بانکوک است و نه نمایندگان مجلس آن تماشاگران چشم بادامی حاضر هستند. این بار زنگ استیضاح جدی بهصدا در آمده و شاید دکترای تربیت بدنی وقهرمان اسبق ورزش به همان حوزه آموزشی برگشته و تدریس را مثل این چنیدن ساله به عنوان کار اصلی دنبال نماید.
ورزش ایران به تنفس جدید نیاز دارد و هوای مسموم این روزها و هفتهها مجالی برای ورزشکار وقهرمان و مدیران در رشتههای مختلف باقی نگذاشته و خون تازهای باید برای رویکرد تازه تربیت بدنی تزریق شود.
نویسنده: مهدی واعظی