پنجشنبه ششم اردیبهشت ماه

استقلال بد بازی کرد، بد چیده شد و بد هم باخت!

استقلالی که مقابل سپاهان دیدیم در قواره قهرمانی نیست. نوعی بلاتکلیفی در روند و تاکتیک تیمی آبی پوشان دیده شد. همین نکته باعث شد تا آبی پوشان هرگز به سازمان تیمی راه نیابند. گذشته از آن نوع چیدمان هم منطق همراه نداشت و بلکه احساس و سلیقه شخصی در آن حاکم بود.

آسیب از آنجا وارد شد که سه مدافع یک شکل و یک اندازه و کند و ساکن دیوار دفاعی تیم استقلال را شکل می داد. سه مدافع چون روزبه، داسیلوا و غلامی  آپشن و فاکتورهای ایستادن در خط دفاعی سه نفره را نداشتند. مهمترین آن در سرعت عمل وچرخش ها بود. در دیوار دفاعی سه نفره هر سه مدافع باید قابلیت بازی در قلب دفاع و در کناره ها را داشته باشند. خط دفاع سه نفره آبی پوشان مقابل سپاهان فاقد این خصوصیات بود. روی گل اول سپاهان، داسیلوا روی یک چرخش چهارمتر از یار مستقیم خود جاماند تا پایه گل اول با ضربه نهایی سلمانی آب سردی بر پیکر استقلال ریخته شود. روی گل دوم رامین رضاییان یک ماراتن را از زمین خودی تا دهانه دروازه استقلال  بدون هرگونه تحت فشار قرار گرفتن طی کرد تا گلزن دوم سپاهان لقب بگیرد. روی هر دو گل سپاهان آپشن های خط دفاع سه نفره نقش حلقه گمشده را داشت.

در خط میانی گرچه پرتعداد دیده شدند، اما اساسا  نقطه تاریک استقلال به شمار آمد، در بازی روبه جلو یانگا و میرزایی پرانرژی دیده شدند، اما در برگشت ها و در ارائه بازی جمع هرگز قابلیت چنین بازیکنی را نداشتند، استقلال در مرکز زمین فاقد یک طراح وهافبک بازیساز و سازنده پاس گل است، استقلال یکی مانند ریگی در سپاهان را که مرد پرفروغ میدان بود و کمتر کسی او را دید، لازم دارد. در خط حمله مردانی دیده شدند که نه مهاجم کلاسیک بودند و نه برابر ارسال ها توانایی حداقل ایجاد درگیری را داشتند، مشخص نبود ساپینتو با مهاجمان کوتاه و یک متری اش چه اصرار به ارسال ها و بازی هوایی دارد. چند مهاجم با سبک بازی متفاوت که هیچ کدام با تاکتیک تیمی همسو نبودند در خط حمله به کار آمده بودند که یا مهاجم نبودند یا با سبک بازی ساپینتو بیگانه نشان می دادند، خصوصا جعفر سلمانی و سجاد شهباززاده  از این جهت هرگز موفق به ایجاد  خطر دروازه سپاهان که از آن بوی گل به مشام برسد حاصل نشد.

اگر بخواهیم سیمای تیم استقلال را در یک جمله بیان کرد باید گفت فعلا و با توجه به نمایش بازی اول، استقلال با تیم شدن هنوز فاصله دارد، نه سازمان حرکتی اش مشخص است و نه انسجام تیمی دارد، در سیستمی که ساپینتو در افکارش می گذرد، ابزار لازم  در اختیار نیست؛ به سپاهان به راحتی باخت؛ چون هم بد بازی کرد و هم  بد چیده شده بود و هم در معادلات فنی بسیار سبک بال و بسیار آسیب پذیر نشان داد.

درعوض سپاهان تمامی آپشن های پیروزی را به رخ کشاند، خصوصا در جنگ دو نیمه و جنگ مربیان. مورایس خیلی زود به تاریکی ها استقلال پی برد با کشاندن بازی به کناره ها خوب ضربه زد، اما ساپینتو فقط  کنار زمین جنب وجوش داشت، به طوریکه نوع فعالیتش بیشتر از بازیکنان برآورد می شد.

البرز ورزشی؛ البته تازه هفته اول لیگ برتر است و پیش داوری دشوار می نماید. باید منتظر هفته های آینده بود .

نویسنده: اکبر عزیزی