جمعه سی و یکم فروردین ماه
استقلال – مس از نگاهی دیگر

یامگا دست ساپینتورا گرفت!

استقلال از تنگناهای تیم مس کرمان عبور کرد که چهره ورزشگاه آزادی با هر زمان دیگری متفاوت بود.

این تفاوت به خاطر حضور بانوان روی سکوی ورزشگاه بزرگ بود.

اما استقلا ل در بازی سوم در حالی به دومین پیروزی خود دست یافت که مسیر دشواری را پیش روی خود دید.

 ساپینتو  برخلاف دو بازی قبل در هفته سوم به ترکیب نسبی تیمش نزدیک شد.

در چیدمان تیم اتفاقی رقم خورد که باید در دو بازی قبل چنین اتفاقی صورت می گرفت.

داسیلوا به پست تخصصی اش بازگشت، چشمی یک گام به جلو آمد تا لایه اول خط دفاع را در مرکز زمین تشکیل دهد. عارف غلامی در کنار داسیلوا ایستاد تا زوج قلب دفاع تشکیل شود، در این حالت حردانی و جلالی به کناره ها چرخیدند تا در ظاهر چیدمان معقولی دیده شود اما این آرایش هنوز امیدواری را در خط دفاع ایجاد نکرده است. پایه های ستون دفاعی همچنان لرزان است. اصولا نه داسیلوا و نه عارف غلامی بازیکنان سرعتی نیستند و در مقابل مهاجم سرعتی کاملا تسلیم پذیر هستند و درگردش ها کارایی لازم راندارند، دریک مورد عسگری مهاجم مس در استارتی غلامی را دور زد و اگر باور گلزنی در عسگری دیده می شد شاید استقلال به دردسر می افتاد. با آنکه استقلال گام به گام به ترکیب اصلی اش نزدیک می شد ولی همچنان نچسب بازی می کند.

مس هم زور شکست استقلال را نداشت، آن ها هنوز به باور نرسیده اند که می شود در مقابل تیم های بزرگ ایستاد و گل هم زد و صاحب سه امتیاز بازی هم شد.

 با آنکه در راه پرس از جلو نظم را در سیستم خود همراه دارد و دست وپای استقلال را با این روش بد جوری بسته بود.

استقلال و فقدان یک تکنسین

استقلال در مرکز زمین هنوز با نبود یک تئورئسین و هافبک سازنده و توپ پخش کن مواجه است، هافبکی که مهاجمان خوب تیمش را که پرشمار هستند در فرصت گلزنی قرار دهد. گلی که یامگا به ثمر رساند از یک ارسال و دفع ناقص مدافعان مس و رها شدن جریان بازی ار سوی مدافعان تیم نارنجی پوشان حاصل شد،انهم در شرایطی که یامگا در سایه قرارداشت و باور ثبت گل در آن حالت که هیچکس تمرکز نداشت بسیار سخت بود.

این گل دیرهنگام عملا قبل از اینکه استقلال را از گرفتاری دور سازد ناجی ساپینتو شد تا جلسه اتاق فکر شکل نگیرد.!

 بی شک در بازی های سنگین این مشکل دردسر ساز خواهد شد چون مهاجمان استقلال در سایه حرکت دارند و تلاششان چیزی در حد بیهوده دویدن و بیهوده جابه جا شدن است.

نویسنده: اکبرعزیزی