سه شنبه چهارم اردیبهشت ماه
با بی تدبیری مقام قهرمانی را از دست دادیم

مقصر کیست؟

سجاد غلامی نماینده وزن ۸۶ کیلوگرم ما در مسابقات جهانی کشنی آزاد امیدهای جهان بعد از اینکه مقابل حریف آمریکایی شکست خورد و حریف سر از فینال در آورد این امکان را داشت تا در گروه بازنده ها بتواند با کسب مدال برنز و امتیازهای لازم کسب عنوان قهرمانی تیم ما را در این دوره از رقابت ها مسجل کند.

اما اتفاقاتی افتاد که نه تنها این کشتی گیر از سوی مسیولین برگزاری مسابقات دیسکالیفه شد بلکه تیم کشتی آزاد ایران نیز به راحتی عنوان قهرمانی را به گرجستان تقدیم کرد.در همین رابطه گویا کشتی گیر ما به دلیل ضعف مفرط بدنی پس از مسابقه با حریف آمریکایی از دکتر تیم تقاضا می کند تا به او سرم وصل کند که دکتر همدر اتاق رختکن این کار را  انجام می‌دهد اما بلافاصله  گروه پزشکی اتحادیه جهانی از ماجرا باخبر می شود و چون این اقدام برخلاف قوانین اتحادیه جهانی است سجاد غلامی را دیسکالیفه می کنند.طبق مقررات در سالن مسابقات هیچ کشتی گیری اجازه استفاده از داروهای تقویتی ویا نیروزا را ندارد. همین امر باعث اخراج این کشتی گیر ایران از دور مسابقات می شود.غلامی اعلام کرده تزریق سرم را با نظر سرمربی و مدیر تیم ها انجام داده اما رییس فدراسیون کشتی ضمن رد ادعای کشتی گیر یاد شده او را به محرومیت تهدید کرده است.حال سئوال این است که آیا مدیر تیم های ملی؛ سرمربی و دکتر تیم از این ماجرا بی خبر بودند؟ مگر می شود با بودن این همه مربی به اصطلاح با دانش در روز روشن این اشتباه بچه گانه را مرتکب شوند. تیمی که به راحتی می توانست با گرفتن ۴ مدال طلا و یک نقره قهرمان جهان شود با یک ندانم کاری در رده زیر دست گرجستان ایستاد.فرض کنیم پزشک تیم بی تجربه بوده و ناشیانه به کشتی گیر وزن ۸۶ کیلو سجاد غلامی سرم تزریق کرده و نمی دانسته مصداق این کار دوپینگ به حساب می آید.ایا اقایان کادر فنی پر مدعا هم از قوانین روز کشتی آگاهی نداشتند؟ لابد این آقایان می خواهند فردا کشتی گیر را مقصر اصلی اعلام و چند سال هم او را محرم کنند.از همه مهم تر اینکه در طول پخش مسابقات کشتی  مجری و گزارشگر باسابقه دایره طلایی به این مورد پیش آمده اشاره نکرده و نکته ای در باره اخراج کشتی گیر وزن ۸۶ کیلو تیم کشتی آزاد ایران به زبان نیاورد مگر به مسند نشینان فدراسیون برنخورد.گویا این آقایان رسالت خبری را هم به خاطر برخی مسائل فراموش کرده و صرفا زبان به تعریف و تمجید باز می کنند.

نویسنده: احمد دباغ