جمعه دهم فروردین ماه

دست هایی در پوست گردوی بلاتکلیفی!

هماهنگی و هماوایی را از فدراسیون والیبال بیاموزیم، می پرسید چطور؟ عرض می کنیم که طی همین دو سه روز اخیر ابتداء تعداد تیمهای تسویه کرده را هشت تیم و تعداد تیم های سوپرلیگی 9 تیم اعلام شده است و دیروز هم رئیس فدراسیون والیبال از ثبت نام ده تیم خبر داد و ضمنی وعده داد که تعداد تیمهای سوپرلیگی 14 تیم خواهد شد.

خب! کدامیک از این خبرها را درست بدانیم؟ ما نه تنها نسبت به افزایش تعداد تیمها مخالف نیستم بلکه اعتقاد داریم که اگر فدراسیون سرمایه گذاریهای علاقه مندان را جذب نکند، معطوف به رشته های دیگر می شوند، اما اگر 14 تیمی که جناب داورزنی وعده نسبی آن را داده اند بخواهند لیگ برتری شوند بر مبنای کدام تبصره و ماده خواهند آمد؟ سازمان لیگ یا کمیته رویدادها پیشتر تعداد تیمها را حداکثر 12 تیم قید کرده بود، هیچ باشگاهی هم اعلام نکرده است که امتیازش را می فروشد، کمیته رویدادها هم همان یک وایلدکارت یا کارت طلایی را در آیین نامه اش حذف کرده است تا دست فدراسیون به طرز قانونی در پوست گردو بماند، مگر اینکه دوباره به قول سربازهای قدیمی از تیمسار دیوار (!) اجازه بگیرند و با کمک تک ماده وارد گود شوند و... فردا آخرین مهلت مجدد و شاید هم سه جدد (!) کمیته رویدادها به تیمهایی چون پیکان، سایپا و شهرداری ورامین است. پیکان پرافتخارترین تیم آسیا که مشکل کسر امضاء دارد، سایپا هم با حاج حبیب کاشانی بعید می دانیم کوتاه بیاید و شهرداری ورامین هم که با همان حکایت همبستگی به پیش می رود، عجله و اولتیماتوم های تکراری آنهم در روزگار سخت اقتصادی - کرونایی قانون را بر والیبال حکمفرما نخواهد کرد، چون از دل یک چرخه ناقص نتیجه کامل انتظاری بیهوده است از یادمان نرود قسطی هم می شود مشکلات مردم از جمله تیم های باشگاهی را حل کرد! در ثانی با همه بگیر و ببندها، آیا تضمینی وجود دارد که لیگ های ما برگزار می شود؟ اگر مسابقات انجام شدنی نباشد تکلیف قراردادها و پیش پرداخت های باشگاه ها به بازیکنان و مربیان چه می شود؟ آیا فدراسیون از حق و سهم خود می گذرد؟ آیا... میزبانی؛ پاداش کم کاری؟ رئیس فدراسیون والیبال از اهدای میزبانی نوجوانان زیر 18 سال آسیا به شیراز خبر داده است، شیراز در کجای والیبال کشور قرار دارد، چه کار مهمی در این چرخه انجام داده است که مورد تشویق قرار می گیرد. این  شهر تاریخی چندین سال آزگار است که دیگر  تحرکی در والیبال حرفه ای ما ندارد و در بخش های استانی هم چشمگیر نمی نماید، میزبانی را باید به استانهایی داد که خوب و عالی کار کرده اند و ارزش تشویق دارند، مثل گلستان یا آذربایجان غربی و مازندران، می پذیریم که میزبانی مسابقات قاره ای و جهانی امتیازات دلاری و معنوی خوبی را برای فدراسیون در پی خواهد داشت و موجب ایجاد انگیزه در جوانان مناطقی می شود ولی باید فرقی بین دوغ و دوشاب باشد، امروز والیبال پراستعداد فارس، کرمانشاه، لرستان و...، بیش از هرچیزی نیازمند ساماندهی هستند وگرنه اگر به میزبانی مسابقات بود اردبیل باید رتبه اول را در کشور به دست می آورد. نویسنده: جمشید حمیدی