پنجشنبه نهم فروردین ماه

درسی که بارسایی ها به ما دادند!

با ادا در آوردن ، ژست حرفه ای گرفتن و بازی با کلمات نمی توان ادعای فوتبال پویا داشت.این فوتبال" نیم بند" ما از زمین تا آسمان تا حرفه ای شدن فاصله دارد!

راه دور نمی رویم و در طلیعه بحث حرکت خوب بارسایی ها را به عنوان یک الگوی مناسب معرفی می کنیم تا مشخص شود نگاه و اندیشه ما تا چه اندازه با تفکرات حرفه ای فاصله دارد. شبی که قهرمانی رئال مادرید در لالیگا مسجل شد،بلافاصله مدیران باشگاه بارسلون با ارسال پیامی قهرمانی رقیب دیرینه خود را تبریک گفتند. علاقه مندان فوتبال به خوبی می دانند تیم رئال وابسته به حکومت پادشاهی اسپانیا است .بارسایی ها و کاتالان ها به لحاظ فکری و راه و روش اعتقادی ،اختلافی عمیق با رئالی ها دارندو سالهای متمادی است که با فعالیتهای خود در مسیر خود مختاری گام بر می دارند. حتی در تیم ملی اسپانیا هم این اختلاف عمیق فکری دیده می شود.بازیکنان بارسا در تیم ملی هرگز سرود پادشاهی کشورشان را زمزمه نمی کنند. بارها دیده شده که در پیکارهای ملی ،آنها سرود مختص کاتالان ها را می خوانند و... با وجود این سلائق متفاوت و عمیق مشاهده می کنیم که در قهرمانی رئال -آنها آسمان ریسمان نمی بافندو در اولین فرصت پیام تبریک می فرستند و.. متاسفانه در کشور با این الفبا بیگانه ایم. داعیه لیگ حرفه ای داشتن کاری از پیش نمی برد. با حرف و ادا و اطوار که نمی توان لیگ حرفه ای بر پا کرد. متاسفانه یاد گرفته ایم برای ابقا خود در مناصب مدیریتی و کار مربیگری،صورت مساله را پاک کنیم و راه گریزی برای خود بیابیم. برای مثال از مهندسی مسابقات برای قهرمانی فلان تیم می گوییم و یا افرادی را در این ناکامی ها دخیل می کنیم ! مدیران ،مربیان ، بازیکنان و تماشاگران ما باید بدانند، لیگ حرفه ای نیازمند ابزار و ملزوماتی است که فوتبال ما یک دنیا با آن فاصله دارد. فوتبالی که در داخل اجرا می کنیم،یک نوع سرگرمی و به تعبیری "بازی"است. باشگاهداری با تیمداری تفاوت دارد. باشگاه حرفه ای به امکانات نرم افزاری و سخت افزاری نیاز دارد.منابع مالی مشخص ،اقتصاد مدون و منابع درآمدی مشخص می خواهد. در امور فنی و مدیریتی به ثبات و تحکیم موقعیت نفرات وابسته است. بازیکنان باید با درک و فهم کامل از شرح و ظایف خود،در مسیر کمک به باشگاه متبوعشان گام بردارندو.. فوتبال ما هیچیک از آرتیکل های اشاره شده را دارا نیست و در یک کلام با تفکر و روش علی اصغری به دنبال توپ بازی است!! نگاهی به تعداد مدیران و مربیانی که در لیگ نوزدهم تغییر کرده اند بیاندازید تا مشخص شود تا چه اندازه با الفبای لیگ حرفه ای فاصله داریم! در لیگی که برای انجام دو بازی ، یک تیم مربی عوض می کند و تیم دیگری که برای فردای خود برنامه ندارد چگونه می توان آن را لیگ حرفه ای نامید؟ بازیکنی که با توقف مسابقات لیگ به لحاظ شیوع کرونا ،از وظایف ذاتی خود تخطی کرده و در بازگشت به یک کشتی گیر سنگین وزن شباهت دارد ،نمی توان او را ورزشکار حرفه ای تلقی کرد! بنابراین بجای آنکه مدیران و مربیان - ناکامی ها و عدم موفقیت ها - را به نام دیگران بنویسند و از موضوع نخ نما شده مهندسی مسابقات بگویند ،لازم است بپذیرند که برای حضور در این عرصه طرح و برنامه مدونی نداشته اند. قبول کنند در دوران پسا کرونا غفلت کرده و مهندسی و طراحی درستی نداشته اند. پرسپولیسی که حالا در صدر جدول ایستاده و در یک قدمی قهرمانی قرار دارد،آیا کوچکترین و بدیهی ترین شرایط حرفه ای را دارا می باشد. مدیریت غلط و متغیر،بدهی های سنگین ،جا به جایی های متعدد در هیات مدیره و کادر مربیان و استفاده از بازیکنان درجه چندم خارجی در پرسپولیس از جمله اقداماتی است که نمی توان آن را با اصول اولیه حرفه ای انطباق داد. به همین اعتقاد داریم‌ نمایندگان ما در باشگاههای آسیا موفقیتی کسب نخواهند کرد و این فاصله روز به روز افزایش خواهد یافت. شکست تیم ملی برابر بحرین و عراق در مراحل مقدماتی جام جهانی هم بر گرفته از این فوتبال نیم بند و نزول یافته است. این تفکر و اندیشه در روش باشگاهداری و مدیریت فوتبال را باید اصلاح کرد و آن را با اصول حرفه ای منطبق نمود. جز این راهی نیست.

نویسنده: حسن حیدری