جمعه دهم فروردین ماه

چرا باید دلواپس تیم ملی باشیم؟

اسکوچیچ هم مانند ما از نمایش نه چندان مطلوب تیمها در لیگ برتر و آماده نبودن ستاره ها ناراضی است.

خبرگزاری البرز ورزشی/ آیا دل سپردن به توانایی لژیونرها می تواند آرزوهای هواداران برای رسیدن به جام جهانی را برآورده سازد؟ تیم ملی پیش از شیوع کرونا هم حال و روز خوشی نداشت و دوران افول را طی کرد. دو باخت پیاپی برابر بحرین و عراق این فرضیه را قوت بخشید و با ورود مهمان ناخوانده و تعطیلی چند ماهه در برگزاری لیگ معادلات را بر هم زد. شاید عده ای اعتقاد داشته باشند که شیوع کرونا و توقف فعالیتهای فوتبالی مختص کشور ما نبوده و آزار زیانبار آن ،تمام کشورها را تحت تاثیر قرار داده است. ضمن تصدیق این نظریه،باید بپذیریم فوتبال ما دوران گذار را طی می کند. بالا رفتن سن ستاره ها و نزول فاحش آنها بعد از جام جهانی روسیه رفته رفته ،اساس حرکت رو جلوی فوتبال ملی را مختل کرد. غفلت از جوانگرایی و پشتوانه سازی و اعتماد کردن به ستاره ها در یک دوره طولانی دلیل محکمی شد تا تیم ملی از دوران اوج خود فاصله بگیرد. راه دور نرویم و برای مخاطب و هوادار فوتبالی آسمان و ریسمان نبافیم. در لیگ برتری که سر و صدای فراوانی برای برپایی آن به راه انداخته ایم ،به ندرت می توان بازیکنی آماده،سرپنجه و ششدانگ یافت. وریا غفوری،علی کریمی و قائدی در استقلال با روزهای اوج خود فاصله زیادی دارند. کنعانی زادگان،وحید امیری و نوراللهی هم در پرسپولیس فوتبالی معمولی ارائه می دهند. مهدی ترابی که قدری روپاتر و قبراق تر از بقیه بود، در دیدار با فولاد از ناحیه همسترینگ آسیب دید .معلوم‌نیست او در بازگشت به میدان و رهایی از کمند آسیب دیدگی چه حال و روزی خواهد داشت؟ محبی و اسماعیلی فر دو بازیکن جوان سپاهان و ذوب آهن هم تجربه والایی ندارند تا عصای دست مربی تیم باشند. با این اوصاف برای ادامه مسابقات مقد.ماتی جام جهانی و کسب پیروزی در مصاف با بحرین و عراق باید چشم امید ما به لژیونرها باشد. این روزها آزمون و طارمی را در اوج آمادگی دیدیم.این دو نقطه اطمینان تیمهایشان بودند و سرشار از انرژی و انگیزه. اما جهانبخش فروغ گذشته را ندارد. نیمکت نشینی او در بولتون آزار دهنده است و او را از شرایط ایده آل دور می کند. امید ابراهیمی هم با بالا رفتن سن ،دیگر آن تکاپو و جنگندگی لازم را ندارد. نمایش او در مصاف با بحرین و عراق بسیار ناامید کننده بود. مدتها است از سجاد عزت اللهی ، رامین رضاییان و صادق محرمی و چگونگی آمادگی آنها اطلاعی نداریم. همین شرایط برای پور علی گنجی ،قلی زاده،میلاد و مهرداد محمدی هم وجود دارد. بیرانوند هم که به تازگی به بلژیک رفت ،مدتها زیر ذره بین اسکوچیچ نخواهد بود تا اوضاع او را ورانداز کند. دیگر رقبای او در قاب فلزی پیام‌نیازمند،حسینی و عابدزاده هستند که باید تلاش بیشتری داشته باشند تا اعتماد مربی کروات را در درون دروازه جلب کنند. با این تفاسیر و اوضاع و احوال نامناسب ،باید برای سازماندهی و اصلاح فوتبال ملی چاره ای اندیشید. آیا اسکوچیچ توانایی و پتانسیل لازم را دارا است تا با درایت ، و دوراندیشی،این مسیر دشوار را بدرستی بپیماید؟مسئولان و مدیران فوتبال به جای اقناع کردن مردم و تحمیل این نکته که اسکوچیچ فرشته نجات ما در برهه فعلی است،بایدبا آینده نگری به فکر ساماندهی تیم ملی باشند. ما در گذشته با کی روش راه درستی در پیش گرفتیم،اما با انتخاب ویلموتس به بیراهه رفتیم. اینک که رشته امور را به اسکوچیچ سپرده ایم، حواسمان باشد که او یک تنه نمی تواند این مسیر پرفراز و نشیب را طی کند. در این زمان محدود ،قطعا لازم است دستیاران قوی و کارآمد در کنار اسکوچیچ باشند. حضور وحید هاشمیان و کریم باقری در کنار او و بهره‌ بردن از دیگر همکاران کروات امیدوار کننده است اما کافی نیست. حضور یک سرپرست توانا و تشکیل تیمی قوی در کادر هدایت ملی پوشان از ملزومات اولیه است تا نگاه بهتری به آینده داشته باشیم. در خصوص‌چگونگی تدارک و آماده نمودن بازیکنان در داخل و خارج از کشور ،برای مصاف با بحرین و عراق نمی توان پیشنهاد خاصی ارائه داد،چرا که اشاعه ویروس منحوس و گسترش بیماری کرونا معادلات را بر هم زده و همه چیز را در پرده ابهام قرار داده است. باید منتظر ماند و اوضاع پسا کرونا را مشاهده کرد.