جمعه دهم فروردین ماه

سنگ بزرگ علامت نزدن است؟!

بحث انتخاب سرمربی برای تیم ملی والیبال ایران به آن سوی مرزها هم کشیده شد و بعد از رسانه های لهستان و ایتالیای نوبت به بلغارها رسید که وارد گود خبری شوند و هر یک از دریچه ای به این قضیه بپردازند.

یکی از روزنامه های صوفیه نوشت: حالا الکنو رقیب برناردو رزنده برای سکانداری تیم ملی ایران شده است، خب! آنها هم حق دارند جوگیر شوند در روزهای کرونایی و سکوت و بی خبری ورزشی می توان از کاه کره گرفت(!) ولی دوستداران والیبال بدانند که برناردو رزنده پدر موسی رزنده پاسور تابناک برزیل و مربی صاحب رکورد والیبال جهان از همان ابتدای تماس فدراسیون والیبال ایران جواب رد داده است چرا که وی ترجیح داده درآمد سالها مربیگری اش را صرف امور اقتصادی کند، رستوران زنجیره ای به نام رزنده و تاسیس حدود پنجاه آکادمی ژیمناستیک (!) را هدایت می کند و البته بخشی از این درآمدهای کلان را خرج جوامع فقیر کشورش می کند، سرزمینی که فرزندان پاپتی فراوان دارد، کاش به جای اینکه بنویسیم کوتوله و رستوران دار و... او را یک انسان نوعدوست قلمداد کنیم و هرگز به فکر مقالیسه فنی، مدیریتی بین او و ولادیمیر الکنو نیفتیم چون قیاس مع الفارق است. الکنو و ورونکوف چندین سال از مشاوره و کمک فنی مربیان ایتالیایی سود برده اند و جز دیسیپلین آهنین بار تکنیکی بیشتری نسبت به سایرین ندارند که اگر داشتند اکنون تیم ملی این مهد بزرگ والیبال جهان به دست یک فنلاندی کم نام و نشان به نام ساملو نمی افتاد. نمی خواهیم به این مسایل بپردازیم که روسها روزگاری ویچسلاو پلاتونف مربی قرن را داشته اند، اما امروز والیبال ما به یک مدیر بزرگ نظیر ولاسکو، رزنده، آناستازی و... نیاز دارد هرچند که شاید طرح این نامها سنگ بزرگ علامت نزدن باشد اما فدراسیون والیبال اول باید تکلیف خودش را با تیم ملی و حتی تیم های ملی با خودش روشن کند یا سرمربی خارجی یا مشاور فنی خارجی و سرمربی ایرانی در این مقوله نباید مقهور جوی شود که عده ای در هواخواهی از عده ای برخاسته اند، تیم ملی جای منفعت فردی و بازی گروهی نیست برای تیم ملی باید به منافع ملی اندیشید و لازمه این اندیشمندی دوری از شتابزدگی و رویکرد اصولی به مشاوره و خردورزی است، آنچه که در این رهگذر اهمیت می یابد؛ حمایت افکار عمومی به ویژه رسانه ها از رسالت ملی است و... در این رهگذر شفاف سازی وظیفه فدراسیون است تنها در آن صورت می توان برای انتخاب سرمربی تیم ملی به وحدت نظر دست پیدا کرد. نویسنده: جمشید حمیدی