پنجشنبه ششم اردیبهشت ماه

رنسانس در تيم ملي فقط با قلعه نوعي

آنهايي كه الفباي مديريت را بلدند، نيك مي دانند براي تدوين استراتژي و سپس برنامه ابتدا بايد چشم انداز را تعريف كرد و سپس هدف و ايضا ماموريت را...

كاري نداریم كه SWOT در تعيين اولويت استراتژي چه ميزان حايز اهميت است. حرف ما درباره تعيين چشم انداز و هدف است كه چشم انداز با آنكه بايد آرمان گرايانه باشد اما نبايد رويا پردازانه باشد، همانطور كه هدف مثل گل زدن در فوتبال بايد قابل دسترسي باشد.

بدون اغراق امير قلعه نوعي نه فقط در داخل مستطيل سبز داراي كارنامه بسيار درخشان و كم نظيري است، بلكه درروزهايي كه در پُست هاي مديريتي در شهرداري مشغول خدمت بود از جمله مديران موفق و البته خلاق و نوآور بود كه در دوره كوتاه مديريتش آثار ماندگاري در شهرداري منطقه ١٦ به يادگار گذاشت.

اين چند خط مقدمه بدين سبب است كه بگويیم امير قلعه نوعي با اينكه وظيفه دشواري در تيم ملي دارد اما رنسانس خوبي را در تيم ملي آغاز كرده است كه نمونه بارز آن را مي توان در انتخاب دستياران جوانش نظير آندو تيموريان و حميد مطهري و به وضوح ديد.

برآيند اين موضوع با نيازهايي كه تيم ملي در تغيير چهره دارد و قلعه نویی عزم خود را براي اين مهم جزم كرده ثابت مي كند؛ رنسانس در تيم ملي در حال شكل گيري است و ژنرال چشم انداز و هدف را درست تدوين كرده و استراتژي او كاملا صحيح است. درباره برنامه فعلا سخن نمي گويم چون ملزوماتي دارد. فعلا بحث چشم انداز و هدف است.

اينكه فكر كنيم چشم انداز و هدف امير خان قهرماني در جام ملت هاست يك اشتباه بزرگ و نابخشودني است و آنهايي كه اينگونه مي پندارند و انتظار دارند يا از فوتبال چيزي نمي دانند و يا غرض دارند.

 هيچ عقل سليمي نمي پذيرد با بازيكنان پا به سن گذاشته (كه در جام جهاني جزو تيم هاي پير با ميانگين سني بالا بوديم) بتوان مقابل كره، ژاپن، استراليا، قطر، عربستان (كه به درستي مدعي است تنها تيمي بوده كه قهرمان جام جهاني را شكست داده) و حتي امثال امارات، عراق، ازبكستان، عمان و... شانسي را براي قهرماني يا حتي نايب قهرماني ايران قائل بود.

نتيجه آنكه، تيم ملي بايد نوزايي كندو نسل جديد را به خدمت بگيرد كه سال ها براي تيم ملي بازي كنند.

با چنين تيمي ترديد نيست در جمع چهار تيم جام ملت ها مي تواند با ظرفيت و پتانسيل كنوني فوتبال ما در مقايسه با تيم هايي كه اسم بردم نوعي قهرماني محسوب شود.

فراموش نكنيم تيم ما بالغ بر نيم قرن است قهرمان جام ملت ها نشده و اينكه بخواهد با نسلي جديد به اين مهم برسد انتظار واهي است.

هدف بايد دست يافتي باشد و قلعه نویی هدف را شناسايي كرده، مردي كه در سال هاي متمادي ثابت كرده قادر است بازيكنانِ ديپورتي ساير تيم ها را دوباره به بالاترين سطح برساند! اين پتانسيل را دارد رنسانسي در تيم ملي ايجاد كند كه فوتبال ايران را يك دهه بيمه كند. به شرط آنكه همه و همه دست به دست همه بدهيم، بغض و كينه را دور بريزيم و به عنوان يار دوازدهم حامي و همراه تيم ملي باشيم. يكدست صدا ندارد. بايد دست در دست تيم ملي داد.

تيم ملي براي دگرگوني نياز به حمايت دارد. حمايت از رنسانس قلعه نویی!

 نویسنده: مجيد سعيدي