جمعه سی و یکم فروردین ماه
از دستیار خارجیِ جام جهانی دیده به "مطهری" رسیدیم

این دورهمی دستاوردی هم دارد؟

صدرنشين حال حاضر لیگ برتر و امید اول قهرمانی آن، پرسپولیسی است که یک ایرانی در رأس کادر فنی اش قرار دارد.

یحیی گل محمدی که تا چند روز قبل پشت سر مورایس و ساپینتو قرار داشت، مچ دومی را در دربی خواباند و از غفلت اولی هم مقابل ملوان استفاده کرد تا در چشم بر هم زدنی گوی سبقت را برباید و بالای سر آنها در جدول جا خوش کند.

کارنامه یحیی خود به تنهایی گویای خیلی از حقایق است و در مجموع می توان او را موفق ترین مربی داخلی سالهای اخیر دانست. در روند حرکتی گل محمدی طی سال های اخیر، یک مورد به صورت ویژه جلب نظر می کند و آن اعتقاد واقعی و عملی او به دستیار اول کاربلد و تاثیرگذار است.

مجتبی حسینی و حمید مطهری به نوعی دست راست گل محمدی در تيم های تحت هدایت این سرمربی بودند و یحیی نیز هیچ گاه سعی نکرد منکر تأثیر آنها در موفقیت هایش شود.

همین فرد وقتی حمید مطهری به قائمشهر رفت، به سرعت دست به کار شد تا در کادر فنی تنها نماند. این بار اتفاقاً انتخاب یحیی یک دستیار اول و تمرین دهنده اروپایی بود تا نشان دهد اعتقادش به "کار گروهی" در حوزه آماده سازی و کوچینگ، حتی راسخ تر از قبل است.

این نمونه حی و حاضر را مثال زدیم تا یادآوری کنیم مثلاً قرار بود دستیار اول امیر قلعه نویی در تیم ملی، یک امتحان پس داده و چهره سرشناس خارجی باشد. او از روز اول با این وعده جلو آمد و حتی در یکی از مصاحبه هایش عنوان داشت دستیار مورد نظرش، سابقه کار در جام جهانی را دارد.

چند روز پیش هم مجدداً از قول قلعه نویی شنیدیم دو نفر را در این راستا به فدراسیون پیشنهاد داده اما آیا شواهد و قرائن جز این را حکایت می کند که احتمالاً چندی دیگر اعلام می شود پرونده مربی خارجی در تیم ملی بسته شد؟!

اصلاً شخص امیر قلعه نویی، در عمل به دستیار اول "تاثیرگذار" اعتقاد دارد یا فقط می خواهد دور و برش را با افرادی پر کند که لباس مربیگری تیم ملی برایشان گشاد است و همین که این پُست را گرفته اند، توی پوست خود نمی گنجند و قرار نیست حق اظهارنظر داشته باشند؟

راستش یادمان نمی رود مجید صالح زمانی که دستیار قلعه نویی در استقلال بود، یک بار وقتی بازی گره خورده بود، خود را کنار خط رساند و سعی کرد نکاتی را به سرمربی انتقال دهد.

در آن لحظه قلعه نویی مقابل دوربین ها چنان واکنش بدی به دستیارش نشان داد که همه متحیر شدند. امیر با آن حرکت خواست نشان دهد همه کاره نیمکت استقلال، خودش است و از هیچ کس مشاوره نمی گیرد!

البته از آن به بعد شاهد افول تدریجی موفق ترین مربی دهه هشتاد و اوایل نود فوتبال ایران بودیم و متاسفانه آنچه هم در کارنامه سال های اخیر قلعه نویی جلب توجه می کند، غیبت دستیار اول حرفه ای و سرشناس در کادر وی بوده و اگر هم مثلاً در تراکتور و سپاهان، یک خارجی همراهی اش کرده، عملاً نقشی در تفکرات فنی تیم های تحت هدایت او نداشته است.

سرمربی حال حاضر تیم ملی که سال ها است دستش از کسب عنوان کوتاه مانده، گویا بخاطر اعتبار خودش هم که شده، قصد ندارد تجدید نظری در افکار و اعتقاداتش بوجود آورد چرا که هنوز خبری از دستیار خارجی نیست و ضمناً انتخاب امثال حمید مطهری هم به نوعی نشان می دهد در نهایت قرار نیست اتفاقی که همه منتظرش هستند، بیفتد...

واقعاً کسی که یک دوره در تیم ملی ناکام مانده و در سال های اخیر هم نتوانسته حتی با سپاهان پرمهره و پرامکانات یک قهرمانی بیاورد، آیا بیش از هر مربی دیگری به دستیاران طراز اول و کادر مجرب نیاز ندارد؟

آیا امثال مطهری و آندو، توانایی لازم و کافی برای یاری رساندن به آقای سرمربی را دارند یا فقط یک دورهمی صمیمانه و رفاقتی تشکیل شده تا امیر حوصله اش سر نرود؟!

حقیقتاً اگر قرار باشد قلعه نویی مثل تمام سالهای اخیر با خودرایی پیش برود و به کار گروهی و مشاوره گرفتن بی اعتنا باشد، می توان به آینده تیم ملی امیدوار بود...؟

نویسنده: حامد فرضعلی بیک