چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه
تشکیل تیم امید در اوج نا امیدی؛

اختلاف سلیقه بلای جان زیر ۲۳ ساله ها!

روزهای متوالی در بیم و امید و اما و اگر سپری شد، ولی مسئولان درباره تشکیل تیم امید و معرفی مربی تصمیمی نگرفتند!

دو هفته پیش رئیس فدراسیون فوتبال اعلام کرد که به زودی سرمربی تیم امید معرفی خواهد شد.

با گذشت زمان و سپری شدن وعده رئیس، دیروز نایب رئیس فدراسیون خبر تازه ای را در اختیار رسانه ها گذاشت.

البته از  این خبر چنین مستفاد می شود که مناقشه فدراسیون با کمیته ملی المپیک هنوز پا برجا است!

اینکه دیروز محمد نبی اعلام کرد که مربی تیم امید ایرانی و از میان مربیان لیگ برتری است ، گویای مسائل پشت پرده است.

از گوشه و  کنار شنیدیم که کمیته ملی المپیک با پیشنهاد فدراسیون و افراد معرفی شده از سوی قلعه نوعی موافق نیست.

آنها اصرار دارند که برای مربی تیم امید ترجیحا فرد مجرب خارجی انتخاب شود، در غیر این صورت ترکیبی از مربیان با سابقه و دارای کارنامه برگزیده شوند.

مجموعه این تناقض ها در گفتار و عمل و مناقشه ها باعث از دست رفتن فاجعه آمیز زمان شده است.

در دو ماهه گذشته تنها حبیب کاشانی به عنوان سرپرست تیم معرفی شده، اما خبر مهم که انتخاب مربی و شروع تمرینات تیم امید است مراعی مانده است!

شوربختانه باید قلمی کنم، طی ۳۸ سال کار رسانه ای هیچگاه درباره فعالیت اصولی تیم امید اخباری امیدوار کننده در اختیار هواداران و مخاطبان نگذاشته و مانند دیگر همکاران با ناامیدی این موضوع را پیگیری کرده ایم!

متاسفانه نهیب ها، تشرها و انتقادهای تند هم‌کارساز نشده و در  چهار دهه گذشته همه مسئولان به طریقی در باره رسیدگی به تیم امید کوتاهی و قصور داشته اند. انگار اینها غریبه و بچه سر راهی هستند!

صدها بار گفته و نوشته ایم که برای اصلاح ساختار فوتبال ملی بزرگسالان باید به تیم‌های پایه و جوانان توجه کنیم.

به کرات و  با حذف تیم های  امید در ادوار گذشته به مسئولان نهیب زده ایم که چرا در باره تدارک و رسیدگی به تیم‌زیر ۲۳ سه سال تا این حد بی توجهی می کنید؟

متاسفانه گوش شنوایی نیست و دعواهای زرگری و اختلاف سلیقه ها پایانی ندارد. این در حالی است که کشورهای شرق آسیا در حال پوست اندازی و برنامه ریزی در فوتبال پایه هستند.

کشورهای حوزه خلیج فارس هم در سایه دلارهای نفتی کار اصولی را آغاز کرده اند. نمایش خوب  تیم‌های کره، ژاپن و  عربستان در جام جهانی قطر گویای این تحول و مدیریت استراتژیک است.

در امور باشگاهی هم نمایش الهلال، النصر، الدحیل و السد و در بازسازی و آینده نگری آنها در‌منطقه غرب آسیا را ببینید که چگونه با طمانینه به فردا می نگرند.

ژاپنی ها جدا از کار زیر بنایی در تیم ملی در نظام باشگاهداری هم‌نمونه هستند. قهرمانی سه باره اوراواردز ژاپن در جام باشگاه های آسیا تصادفی نیست.

آنها با کار مدون و مدیریت قوی به موفقیت می رسند و ما با کار الابختکی و مدیریت هرکی هرکی از رقابت های باشگاههای آسیا کنار گذاشته می شویم.

تفاوت این دو دیدگاه به ما یاد آور می شود که اگر هوشیار و بیدار نباشیم سقوط و نزول فوتبال ما در آسیا قطعی و حتمی است.

نویسنده: احمد میرزاییان