پنجشنبه نهم فروردین ماه

استقلال هم مانند سپاهان از خودی ها ضربه می خورد؟

مشکلات استقلال و سپاهان یک جورند.آنها برای جدال مرگ و زندگی خیلی زود دست به کار شده و اردو زدند. اما فرهاد و امیر قبل از آنکه به فکر رفع و رجوع مشکلات تاکتیکی باشند،باید مانع تنش های بیرونی و فشار روانی خودی ها شوند.

وجوه تشابه بسیاری در تیمهای محبوب پایتخت و دیار صفاهان وجود دارد. آنها از مقطعی که مقرر شد، مسابقات باقیمانده لیگ در دوران کرونا برگزار شود، بنا داشتندچوب لای چرخ سازمان لیگ بگذارند،غافل از اینکه اینجور نق زدن‌ها و آسمان و ریسمان بافتن ها اساس حرکت تیمشان را مختل می کند. تبعات روانی و فشار و استرسی که از داخل به شاکله دو تیم وارد شد،مانع جدی برای اجرای درست تاکتیک تیمی در زمین شد.آنها در نیمکت ذخیره ها هم آرامش نداشتند و در هدایت بیرونی از ناحیه کادر فنی هم بدرستی حمایت نشدند. تحمیل این شوک های روانی باعث از‌هم گسیختگی تیمی ،عصبانیت بازیکنان در زمین و سلب شدن تمرکز گروهی شد. به‌جرات می توان گفت : سپاهان پس از مسائل بر جای مانده از دیدار با پرسپولیس هرگز روی آرامش ندید. بسیاری بر این عقیده هستندکه مدیران و کادر فنی سپاهان با آن تصمیم خود ساخته، تیشه به ریشه خود زدند و تیم محبوب اصفهان را از قهرمانی دور کردند. در این گیرودار برخی از هواداران قدیمی دیار صفاهان وحامیان محرم نوید کیا شرایط را مساعد دیدند تا نارضایتی خود را از عملکرد قلعه نوعی علنی کنند. نتایج دور از انتظار سپاهان به ویژه دو باخت پیاپی برابر استقلال و نساجی آنها را از نایب قهرمانی و کسب سهمیه آسیا دور کرد. استقلالی ها هم از این ناحیه ضربه خوردند. تیم‌فرهاد که از همان ابتدا با مصدومیت بازیکنان کلیدی و ناآمادگی نفرات شاخص روبرو بود،با گرفتار شدن پیکره تیم با ویروس کرونا با یک به هم ریختگی سازمان تیمی روبرو شد. برخی از خودی ها و بازیکنان قدیمی استقلال،اعلام ۱۳ نفر مبتلا به ویروس کرونا را به دور از واقعیت تلقی کردند.این عده خرید زمان و استفاده از تاخیر مسابقات را عامل مهمی دانستند که فرهاد و دستیارانش آن را بهانه قرار دادندتا شاید نآآماده ها و مصدوم ها به شرایط مسابقه برسند. اگر چه این ایده اولیه کارساز شد و دیدار عقب افتاده با پارس جنوبی و سپاهان بردهای شیرینی به بار آورد،اما اخراج فرهادتوسط داور،منازعه دانشگر با وریا در تمرین روزانه و پرخاشگری وریا غفوری بر علیه امید نورافکن به خوبی بر این نکته صحه گذاشت که‌ اردوی استقلالی ها از آرامش درستی برخوردار نیست. این فشار روانی حتی بر عملکرد بازیکنی آرام چون آرش رضاوند هم تاثیرگذار بود و او با خطای آشکار بر علیه نور افکن از بازی اخراج شد. دو تساوی برابر نساجی و شهر خود رو و از دست دادن امتیازات حیاتی این دو پیکار ،به شدت فرهاد را تحت فشار گذاشت. پیشکسوتان استقلال هم به جای آنکه در این شرایط سخت و سنگین "یار"تیمشان باشند "بار"اضافی به تیم تحمیل می کنند و جوانی مجیدی و ضعف کادر فنی را بهانه محکمه پسندی برای انتقاد می یابندو... امیر قلعه نوعی هم دقیقا با این نگرش مخالفان روبرو است. انتقادات دامنه دار مخالفان و نتایج بد چند دیدار گذشته او را راهی بیمارستان کردتا مشخص شود تا چه اندازه استرس و فشار روانی بر شاکله تیم و کادر فنی تاثیر منفی گذاشته است و... با این شرایط و اوصاف ناهمگون در پیکره دو تیم سپاهان و استقلال اعتقاد داریم، پیکار آتی آنها حکم مرگ و زندگی خواهد داشت. باخت سپاهان و خروج از جام حذفی یقینا حذف امیر را در پی خواهد داشت. فرهاد هم در صورت باخت به سپاهان در دیدار انتقامی شرایط مساعدی برای حضور در فصل آینده را نخواهد داشت،چرا که مخالفان جوانی ،عدم تمرکز و هدایت اصولی در نبردهای حساس را بهانه قرار می دهند و نسخه او را خواهند پیچید. اما اگر اوضاع به کام آبی ها باشد و استقلال پیروز میدان باشد،پای فرهاد در تیمش محکم خواهد شد و همگان او را به مانند یک قهرمان ستایش خواهند کرد. این دیدار را باید حساسترین و مهمترین تقابل این دو تیم طی سالیان اخیر دانست .مصافی سرنوشت ساز که هواداران دو آتشه آنها به دقت همه چیز را زیر نظر دارند. سرنوشت آینده هر دو مربی در گرو این دیدار است و بازنده را به درب خروجی باشگاه هدایت خواهد کرد.