پنجشنبه نهم فروردین ماه

حکایت رفیق دزد و شریک قافله

لیگ برتر فوتبال باشگاه های کشور به پایان رسید؛ حالا دغدغه مهمتری به نام آماده سازی این تیم ها برای حضور در مسابقات باشگاه های لیگ قهرمانان آسیا پیش روی همه ماست اما در این بین فوتبال ملی و بحث ویلموتس همچنان داغ است و باقی قضایا...

همهمه عجیبی شده، حالا رفقای دزد و شرکای قافله هم وارد گود شده اند تا رد گم کنند، آنهایی که این بلای سر فوتبال که نه کل ورزش کشور آورده اند هم ژست اوپوزیسیون به خود گرفته اند تا فرصت طلبی های خود را به اوج برسانند، در این بین حواس خبرنگار راستین باید جمع باشد تا با به قول مفسری خبرنهاران (!) دمخور نشوند، نمایندگان رسانه ها به ویژه نویسندگان متعهد و ملی اندیش علی رغم همه مشکلات و تنگناهای اقتصادی که دارند هرگز منافع ملی کشورشان را نمی فروشند امروز وقت آن است با هوشیاری و دلبستگی و سره را از ناسره جدا کرده، خودمان خواستار محاکمه افرادی که دانسته یا ندانسته به ورزش ما خیانت کرده اند شویم، باید کاری کنیم تا ریشه فساد به ویژه در فوتبال برچیده شود و این چون از مسوولان کنونی ورزش بر نمی آید، فقط و فقط از قوه قضائیه استمداد می طلبیم و در این زمینه باید به ویژه رسانه های ورزشی همدل و همدست شوم. اعتماد به مدیران ورزشی  width= لیگ برتر فوتبال به هر تقدیری که بود به پایان رسید، پرسپولیس، استقلال و فولاد سهمیه آسیایی گرفته اند، حالا مانده تراکتور تبریز که آیا می تواند سهمیه چهارم فوتبال ما را اخذ کند یا نه، در این بین شاید باید کمی تا قسمتی روی موفقیت خوبی که فولاد گرفته است زوم کنیم که به عنوان یک تیم بی ستاره آسیایی شد، اما تراکتور تبریز با آنهمه بازیکن و ستاره نتوانسته است، پرسپولیس و استقلال که حکایتشان جداست و با وزارت ورزش سر و کار مستقیم دارند اما فولاد ثابت کرد که مدیران جوان و ورزشی ما اگر هم دچار اشتباهاتی شوند به مرور زمان پخته و آبدیده شده و بدون توجه به سفارش این و آن به راهی می روند که رستگاری ورزش است. امیدواریم لیگ امسال موقعیتی پیش آورد تا مسوولان فوتبال و در نهایت ورزش کشور به این نتیجه برسند که از رده تقویت مدیران ورزشی بهتر می توانند به نتیجه برسند، مدیران سفارشی و تعارفی چون جوهره مدیریت ندارند فقط پول و وقت را هدر می دهند.