پنجشنبه نهم فروردین ماه

آذر شکیب: حسرت مدال جهانی بر دلم ماند

محمدرضا آذر شکیب قهرمان اسبق تیم ملی و یکی از مدعیان سنگین وزن سال های پیش تیم ملی کشتی آزاد طی مصاحبه ای با خبرنگار البرز ورزشی گفت: من کشتی را از سن ۱۴ سالگی در باشگاه شفق کرج زیر نظر ایرج حسینی، حسین امامی و استاد محمد کرمانی مربیان آن باشگاه آغاز کردم.

محمدرضا آذرشکیب به البرز ورزشی گفت: ابوالفضل مهرابی یکی از قهرمانان دهه 70، از حامیان اصلی ام بود که مرا از اردوی تیم ملی جوانان به مسابقات کشوری بزرگسالان (کرج) برد؛ در آنجا موفق شدم تمام حریفان خود را شکست بدم از جمله آقایان هادی پورعلیجان و جواد دماوندی. در واقع این مسابقات نقطه ای برای شروع موفقیت های من بود. وی افزود: بعدها از کرج به تهران کوچ کردیم و در تهران رفتم باشگاه کارگران پیش اساتیدم اکبر فلاح، ابوالفضل انصاری و اصغر زارع تمرینات را ادامه دادم. با حمایت های اکبر فلاح تمریناتم را خیلی جدی تر پی گیری کردم تا اینکه طولی نکشید به عضویت تیم ملی جوانان در آمدم. مشکلاتی در زندگی پیش آمد که مجبور شدم برگشتم کرج که ای کاش برنمی گشتم ولی باور کنید چون سرپرستی کل خانواده با من بود چاره ای نداشتم. در واقع چنانچه از نظر مالی مشکلی نداشتم هیچ وقت از استاد فلاح جدا نمی شدم چون اکبر آقا برای من در همان مدت کم خیلی تلاش کرد که نتیجه بخش بود. بعدها در خیلی از تورنمنت های بین المللی و جام های تختی شرکت کردم که خودم را به مربیان تیم ملی آن زمان تحمیل کنم ولی نگاه اغلب آنها به من منفی بود نمی دانم چرا. انقدر از من کار می کشیدن که بدن من را فرسوده می کردند تا در مسابقات انتخابی نتیجه نگیرم! یادم نمی رود در ترکیب تیم خونه به خونه مازندران قبل از المپیک ۲۰۱۲ لندن کمیل قاسمی از کشاله ران آسیب دیده بود. آن سال تمامی کشتی های سنگین وزن آزاد را من گرفته بودم به همین خاطر فشار زیادی به بدن من آمده بود. ولی باز ادامه دادم تا در جام تختی هم اول شدم.کمیل در جایگاه دوم ایستاد. هر دو دعوت شدیم برای اردوی تیم ملی المپیک لندن سر مربی وقت آنقدر من را تردمیل برد تا از ناحیه رباط زانو آسیب دیدم بعد از مراجع به پزشک مشخص شد رباط پاره کرده ام باور کنید هیچ کس از من خوشش نمی آمد جوری به من در اردو نگاه می کردند که گویی بیگانه هستم و از یک کشور دیگری آمد ه ام به اردوی تیم ملی!! آذر شکیب در ادامه صحبت های خود افزود:خیلی وقت ها از مربیان تیم ملی درخواست می کردم که اجازه بدهید با آقای رسول خادم صحبت کنم ولی آنها اجازه نمی دادند..چون در ترکیب تیم آنها نرفته بودم برای لیگ کشتی بگیرم همین نگاه دوگانه مربیان تیم ملی باعث نابودی من شد. توقع داشتم برای یکبار هم که شده رسول خادم حرف های مرا گوش کند اما این اتفاق نیفتاد با این وجود باز هم نا امید نشدم. رفتم پیش استاد محسن کاوه ایشان با صحبت های برادرانه من را از نظر روحی تامین کرد درست مثل یک برادر بزرگتر، از بی کسی صدایم در نیامد ولی مطمئنم آن کسانی که در حق من بی مهری کردند تقاص رفتارشان را در همین دنیا خواهند داد. در حال حاضر هم کل فدراسیون عوض شده دبیر هم در حد توان تلاش می کنه در این مدت یکسالی که از مدیریت ایشان می گذرد چند تا کار خوب و ماندگار انجام داده خانه کشتی و سالن پیر توفیق بخوبی باسازی شده که باعث افتخار همه اهالی کشتی است. وی در بخش دیگری از سخنان خود و گلایه هایی که از رسول خادم داشت توضیح داد: البته رسول خادم هم خوب بود.من هیچوقت نگفتم اقا رسول بد کار کرده منتهی در حق من کوتاهی شد. در نهایت هم خود ایشان استعفاء داد ورفت. به هر حال کشتی در حال حاضر با مشکلات زیادی روبروست. تیم در جهانی ۲۰۱۸ رو سکو نرفت حالا همه باید با هم همدل شویم تا کشتی زمین نخورد. این دو دستگی به ضرر کشتی هستش از پیشکسوتان و بزرگتر ها تقاضا می کنم اختلاف سلیقه ها را کنار بگذارند و در شرایط حاضر کشتی را یاری دهند. عضو اسبق تیم ملی کشتی آزاد در پایان تاکید کرد: بدشانس بودم که نتوانستم مدال جهانی بگیرم. خیلی از هم دوره ای های من حتی آنها که به من باخته بودند بعدها مدال گرفتند اما این حسرت مدال جهانی بر دل من ماند. به همین دلیل هم این اواخر رفتم جمهوری آذربایجان بلکه بتوانم از یک کشور دیگر به مدال جهانی برسم و آرزوی مادرم را به حقیقت تبدیل کنم اما نشد. در واقع وقتی رفتم باکو دوره کشتی ام تمام شده بود اما ولع مدال مرا تا آنجا کشاند که نتیجه ای به همراه نداشت. به هر حال الان دوست دارم به مربیگری بپردازم. به لطف دوستان و قهرمانان کرج از جمله اقا بهروز یاری دوست دارم کار را از شهر خودم شروع کنم. گفت و گو از: احمد دباغ