جمعه دهم فروردین ماه

فوتبال بی ستاره!

روزی که علی دایی سه جوان گمنام (طارمی،علیپور و نوراللهی) را در لیست ‌پرسپولیس قرار داد، خیلی از کارشناسان از جمله پیشکسوتان پرسپولیس هم به او تاختند، اما حالا آنها در زمره ستاره های فوتبال ایران‌ به شمار می روند.

فوتبال نتیجه گرای ما و مدیرانی که یک شبه مربی عوض می کنند،رابطه ای با سازندگی و استعداد یابی ندارند. در این بی‌ثباتی محض و مدیریت هرکی هر کی،نمی توان به آینده امیدوار بود و به جوانها فرصت بازی داد و باشگاهها را ملژم به استعداد یابی کرد. راه آهن و بانک ملی از دبر باز به دو باشگاه سازنده در فوتبال ایران شهره بودند. بسیاری از بازیکنان شاخص پایتخت از این دو باشگاه فعالیت را آغاز می کردند. نگاه غلط به مدیریت فوتبال و ورود پول بی حساب و کتاب،رفته رفته باشگاهها را از فعالیت در مقاطع پایه دور کرد. امروز دیگر نامی و یادی از راه آهن و بانک‌ملی نیست و هر که پول بیشتر و سرمایه بهتری دارد بازیکنان شاخص را در اختیار می گیرد. چند سال پیش که علی دایی طارمی،علیپور و نوراللهی را در لیست پرسپولیس قرار داد،خیلی ها به او خرده گرفتند. پیشکسوتان پرسپولیس بانک برآوردند که با چند بازیکن گمنام نمی توان انتظارات هواداران را پاسخ داد. در آن روزهای سخت،علی دایی با جدیت کار خود را ادامه داد و به این سه جوان اعتماد کرد. حالا آنها در زمره بهترین بازیکنان ایران به شمار می روند. تاسف بار است که امروز اوساگونا و استوکس علیرغم آنکه گوشه ای از آمادگی را نشان‌نمی دهند،در لیست پرسپولیس قرار می گیرند و عبدی و روستایی به نیمکت نشینان دائمی مبدل شده اند. این تفکر غلط در بیشتر تیمهای لیگ برتر وجود دارد و جوانگرایی حکم‌کیمیا پیدا کرده است. کمبود ستاره در فوتبال متاثر از این‌نگاه غلط است‌ که باید برای غلبه بر آن راهی پیدا کرد. اجبار تیمهای لیگی به داشتن تیمهای پایه و قرار دادن‌چند بازیکن امید و جوانان در لیست اصلی شاید گره گشا باشد،اما باید نگاه مربیان و مدیران را‌عوض کرد. با این راهی که پیش گرفته ایم نمی توان آینده روشنی را پیش بینی کرد.