جمعه دهم فروردین ماه

رضایی: سرنوشت من هم جور دیگر نوشته شد

احمد رضایی قهرمان اسبق تیم ملی که چندین سال عضو تیم ملی کشتی آزاد بوده و موفق شده مدال طلای بازی های آسیایی لاهور پاکستان را کسب کند، به خبرنگار البرز ورزشی گفت: کشتی را از کوچه ها و خیابان های دخانیات کبریت سازی سابق تهران شروع کردم.

یک روز وقتی در کوچه داشتم با دوستانم کشتی می گرفتم شادروان نصراله سلطان نژاد که خودش از قهرمانان اسبق جهان بود و زمان شادروان خجسته پور کشتی می گرفت، من را دید و گفت: بیا باشگاه دخانیات تمرین، من آنجا هستم. از این پیشنهاد خیلی خوشحال شدم آن زمان تازه 15 سالم شده بود. تمرینات خودم را در همان باشگاه زیر نظر استاد سلطان نژاد ادامه دادم تا سال 1350 در اولین مسابقات ناحیه ها شرکت کردم که در وزن 57 کیلو سوم شدم هرچه سن من بالا می رفت علاقه به کشتی من هم بیشتر می شد تا اینکه در سال 1351 در همان مسابقات ناحیه ها به مقام قهرمانی رسیدم بعد از این قهرمانی مسیر پیشرفت من بازتر شد چراکه در سال 1356 توانستم به عضویت تیم ملی کشتی آزاد در بیایم و انتخاب شوم به تورنمنت لهستان در وزن 62 کیلو اعزام شوم در جام لهستان موفقیتی نداشتم وقتی آمدم متوجه شدم مربی من شادروان سلطان نژاد به رحمت خدا رفته از آن تاریخ مجبور شدم بروم پیش استاد علی اکبر قربانی که مربی فرنگی بود یکسالی هم فرنگی کار کردم تا رفتم خدمت مقدس سربازی که در مسابقات ارتش های ایران در هر دو رشته آزاد و فرنگی شرکت کردم که در هر دو رشته قهرمان شدم بعد از خدمت دوباره کشتی را ادامه دادم تا اینکه سال 1360 به اردوی تیم ملی دعوت شدم اردو در مازندران بود تا به مسابقات جهانی یوگوسلاوی سابق اعزام شوم که با خبر ترور آقایان رجائی و باهنر اردو تعطیل شد و حدود یکماه اردو تعطیل بود تا اینکه دوباره بدون داشتن اردو به جهانی 1981 یوگوسلاوی اعزام شدیم که همه باختند فقط رضا سوخته سرائی موفق شد در وزن 130 کیلو مدال نقره بگیرد. در سال 1361 به مسابقات بازی های آسیایی لاهور پاکستان اعزام شدم که طلا گرفتم. در همان سال تیم ایران موفق شد 8 طلا و یک نقره و یک برنز بگیرد.  width= آقایان جویباری، شادروان سید رسول حسینی و هاشم کلاهی، حسن حمیدی، حسن و حسین محبی و شادروان علیرضا سلیمانی طلا گرفتند. شادروان سید جبار مهدیون نقره و محمد یزم آور برنز گرفتند بعد به مسابقات جهانی ادموتون کانادا اعزام شدم حریفان مجارستانی، ایتالیا، کره را بردم ولی با نتیجه یک بر صفر به روسیه بلاقاذوف باختم بعد باخت من که با ناداوری همراه بود منافقین به تیم ما حمله کردند و آنها سید جبار مهدیون را با خود بردند سید کشتی گیر خیلی خوبی بود اصلا اهل پناهندگی نبود آنها وی را مجبور کردند تا پناهنده شود. بعد هم جنگ شد کشتی را ول کردم رفتم جبهه آنهم با داشتن 3 فرزند که افتخار داشتم در دو عملیات کربلای 4 و 5 حضور داشته باشم و از ناحیه گوش دچار آسیب شدم چون در اثر انفجار خمپاره در کنار من باعث این مجروحیت شده و در حال حاضر هم در همان باشگاه دخانیات مربیگری می کنم خدا را شکر سرنوشت ورزش من هم اینگونه نوشته شده بود. گفت و گو از: احمد دباغ