پنجشنبه نهم فروردین ماه

کم فروشی می کنند، یا...؟

مهدی طارمی به پورتو پیوست، یک روزنامه نگار پرتغالی می نویسد: طارمی را در جام 2018 دیدم و او را مهاجمی با هوش بالا و قدرت گلزنی کم نظیر یافته ام که می تواند برای هر دفاعی دردسرساز باشد.

وصف وی را از کارلوس کی روش شنیده بودم او به آسانی از حریفان پنالتی می گیرد و... بدون تردید ما در داحل کشورمان بهتر از همه مهدی را می شناسیم، یک جوان سبزه روی بوشهری، جایی که در ادوار پیشین، رضا ماهینی را داشت که در اوج اقتدار گرایی فوتبال ایران در آسیا برای خود وزنه ای بود یا سردار آزمون که در لیگ روسیه مثل یک الماس می درخشد، آنها نمونه ای از استعدادهای عالی نهفته در گوشه و کنار مختلف عزیز ما هستند،؛ آیا کسی فکر می کرد که از دل ترکمن صحرا که مردمانش با اسب دوانی و والیبال زندگی می کنند سردار آزمونی پیدا شود؟ بگذریم که هر دو بازیکن یاد شده بر حسب روحیات جوانی شیطنت هایی می کنند و حرفهایی که فضای بی قید و بند مجازی تصویر از آنها در اذهان عمومی ترسیم می کنند، اما فراموش نکنیم که هم هواداران و رسانه ها باید حریم ها را حفظ کنند و هم ورزشکاران ما که باید درک درستی از افکار و ارتباطات اجتماعی داشته باشند وگرنه سنگ روی سنگ بند نمی ماند و اعتبارات و شان قهرمانان ورزشی زیر سوال می رود، در این راستان اما یک سوال مهم مطرح می شود و آن اینکه طارمی که در زادگاه اوزه بیو شهیر می درخشد یا سردار آزمون که بعد از تسخیر فوتبال روسیه خواهان فراوانی از کالچیو ایتالیا و... دارد، چرا در تیم ملی ما آنگونه که انتظار داریم بازی نمی کنند؟ آیا آنها دچار کم کاری عمدی می شوند و به فکر حفظ ساقهای خود به هر قیمتی هستند یا اینکه جو غالب بر فوتبال ایران آنان را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث سر گشتگی شان می شود؟ آیا مسوولان ورزش ما به ویژه فدراسیون فوتبال به این اندیشیده اند که با وجود طارمی، آزمون و... فوتبال ما مقابل بحرین متوقف می شود؟ ورزش فقط تکنیک و تاکنیک نیست، روانشناسی بخش عمده ای است که از آن غافل مانده ایم، بدیهی است که روانشناسان ما اغلب آنقدر مسلط نیستند که به طور مستقیم با ستارگان ورزش در ارتباط و تاثیر گذار باشند ولی اردوهای ملی ما به ویژه هنگام مسابقات ورزشی نباید از روانشناسی و اصول جامعه شناسی تهی بماند. این را به ویژه به هنگام مربیگری افراد خارجی بیش از پیش تاکید و توصیه می کنیم. صداقت، گمشده مدیریت سرخابی های پایتخت  width= تجمع، درگیری، شعار علیه مدیریت و وزارت ورزش، حاشیه پراکنی، اختلال در تمرکز بازیکنان، برهم زدن افکار سرمربی و کادر فنی تنها برخی از اتفاقات اخیر پیرامون دو باشگاه پرهوادار پرسپولیس و استقلال بود که بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت. نکته قابل توجه که باعث اختلاف میان هواداران و باشگاه شده، عدم صداقت مدیران است. احمد سعادتمند مدیرعامل استقلال و مهدی رسول پناه مدیرعامل پرسپولیس هر دو قول حفظ اسکلت اصلی تیم را به هوادارانشان داده بودند اما دیری نپایید که ستون های اصلی هر دو تیم ساز جدایی سر دادند. از میان گزینه های نقل و انتقالاتی هم سرخابی ها عملکرد مناسبی از نگاه هواداران نداشتند؛ استقلال هنوز از هیچ خرید رسمی رونمایی نکرده و پرسپولیس هم خریدهایش را بر حسب پر کردن جای خالی بازیکنان جدا شده یعنی مهدی ترابی، علی علیپور و احتمالا محسن ربیع خواه انجام داده است. سایر بازیکنان هم وقتی شرایط را نامساعد دیدند از عملکرد باشگاه دلخور شدند و از عدم پرداخت حق و حقوقشان گلایه کردند که برای مثال می شود به هروه میلیچ مدافع چپ استقلال اشاره کرد که با گذاشتن استوری در اینستاگرام خبر از عدم دریافت مطالباتش و همچنین دیاباته دیگر بازیکن خارجی آبی پوشان داد. این در حالی است که احمد سعادتمند مدیرعامل آبی ها قول تشکیل یک تیم کهکشانی! را به هواداران داده بود. رسول پناه نیز وعده حفظ اسکلت تیم را به بازیکنان و یحیی گل محمدی داد اما به 24 ساعت نکشید که مهدی ترابی قراردادش را فسخ کرد و رفت و علی علیپور نیز با درخواست دستمزدش در هیات مدیره باشگاه موافقت نشد و وی نیز با گذاشتن پستی در اینستاگرام از هواداران خداحافظی کرد چرا که بازیکنان جدا شده وطنی اعتقاد دارند پولی که به بازیکنان از رده خارج بیگانه می دهند حقی است که آنها بر گردن باشگاه ها دارند. شاید قانون جدید منع استخدام بازیکنان خارجی در لیگ ایران بازیکنان داخلی را هوایی کرده است که از آب گل آلود ماهی بگیرند اما در هر صورت اعتقاد داریم که مسوولان دو باشگاه پر طرفدار باید شفاف باشند و واقعیت ها را به مردم و مسئولین بگویند. آنچه که واضح می نماید این فصل نقل و انتقالات هم مانند گذشته می گذرد و سیر تغییرات نیز همیشه در حال وقوع است اما امیدواریم مدیران ورزشی ما کمی با هواداران و دوستداران فوتبال که تنها هم و غمشان تیم مورد علاقه شان است صادق باشند تا بیش از این آنها را آزرده خاطر نسازند و باعث رنجششان نشوند. نویسنده: رضا اسماعیلی  width=