جمعه سی و یکم فروردین ماه

مافیای استراماچونی در ایتالیا

دو قطار مملو از تماشاگران اوباش انگلیسی را در ایستگاه قطار شهر “ویسپادن” آلمان دیدم که از کشور اخراج شدند، آنان اوباشگران کنترل ناپذیری بودند که دولت آلمان را برآن داشتند که برای حفظ نظم در جام جهانی فوتبال ۲۰۰۶ آنها را دیپورت کند.

هولیگانیسم یا اوباشگری پدیده شومی است که فوتبال دنیا را در بر گرفته و اگر بخواهیم برای هواداران تیم های فوتبال با ملیت های مختلف جدول رده بندی ترسیم کنیم شاید اوباش انگلیسی در صدر آن قرار گیرند. وقتی در شهر لیورپول به اطراف استادیوم تیم لیورپول نگاه می کنید اکثر منازل و مغازه ها پس از هر مسابقه ای مورد هجوم اوباش قرار گرفته و تخریب می شوند. در دهه ۱۹۸۰ هولیگانیسم در انگلیس بحدی اوج گرفته بود که رئیس باشگاه چلسی پیشنهاد داده بود که نرده های اطراف استادیوم را به برق با ولتاژ ضعیف وصل کنند تا در صورت شورش اوباشگران و هجوم آن ها به داخل زمین فوتبال، دچار برق گرفتگی شوند. اوباشگری فوتبال در یک دهه اخیر فضای اکثر استادیوم‌های فوتبال ایران را نیز در برگرفته است، تماشاگرنماهایی در لوای “لیدرنما” یا حتی در بعضی مواقع لیدرهایی بی سواد با هدایت جریان های سودجو و دلال، فضای ورزش کشور را در برخی مواقع چنان به سمتی می برند که هم منافع ملی کشور را به خطر می اندازند هم منافع باشگاه ها را، بطوریکه در یکی از شهرهای شمالی “داور” را در جریان مسابقه فوتبال تا سرحد مرگ کتک زدند و در دیگر شهر از همان استان شمالی “مربی” را سر تمرین زخمی کردند و صدها نمونه دیگر. در چند روز اخیر نیز اوباشگران فوتبالی بدنبال باخت تیم محبوب و مردمی استقلال شبانه با تحریک و هدایت سودجویان دلال، به فرودگاه هجوم آوردند و بازیکنان و کادر فنی شریف استقلال را مورد حمله قرار دادند. اینکه هولیگانیسم به عواملی چون تعصب تیمی، اختلاف شهر ها و استان ها و در برخی مواقع به قومیت و نژادپرستی هم مربوط می شود تردیدی نباید داشت ولی در ایران این پدیده شوم معمولا با تحریک و باج گیری عده ای تماشاگرنما علیه مربی، مدیرعامل یا مقامات ورزشی شکل می گیرد و در پشت این صحنه های زشت و پلشت عده ای دلال و سودجو قرار دارند. تفاوت فاحش هولیگانیسم فوتبال در ایران با کشورهای اروپایی در این است که در اروپا عرق و تعصب جنون آمیز نسبت به تیم مورد علاقه یا تیم ملی کشورشان وجود دارد که زمینه ساز اوباشگری می شود ولی در ایران هولیگان ها در اکثر مواقع پول می گیرند و بنفع یک فرد علیه فرد یا جریانی علیه جریانی دیگر اوباشگری پیشه می نمایند. گرچه ممکن است در اروپا در برخی مواقع شرط بندی ها نیز عامل هولیگانیسم باشند ولی تفاوت دیگر تماشاگر ها در اروپا با ایران این است که لیدرها در اروپا در اکثر مواقع نقش سازنده ای برای تیم خود دارند اما در ایران بیشتر مواقع لیدرها نقش بازدارنده ای را برای تیم مورد علاقه‌شان ایفا می کنند. از آن جمله است حکایت آندره آ استراماچونی که این روزها فضای فوتبال ما را ملتهب کرده است. بازیکن حرفه ای و مربی مطرح و پرسابقه ای که در نبود یک سیستم قوی و مدیریت حرفه ای ورزشی در باشگاه های ما با مشورت دلالان داخلی و هدایت مافیای ایتالیایی قراردادی با استقلال بست ولی او که آموزه های مافیا را در فوتبال مطلق مافیا ایتالیا آموخته است با استفاده از مشورت های مهم دلالان ایرانی و هدایت کارشناسان و حقوقدانان ایتالیایی و صدافسوس با پشتیبانی احساسی تماشاگران استقلال طناب منطق را پاره کرده و با ناز و کرشمه و پیش شرط های مختلف، منافع کشورمان و منافع فوتبال مارا دستخوش تاخت و تازها و شرط و شروط های خود قرار داده است. او و مشاورانش با تسلط کامل بر فوتبال حرفه ای، تماشاگران ما با شور و احساس خود و دلالان سودجو با نشانه گرفتن منافع ملی ما آتش معرکه مافیای ایتالیایی را برافروخته اند تا جائی که امروز استراماچونی سه شرط نه برای بازگشت که برای مذاکره آن هم در یک کشور دیگر مطرح کرده است. استراماچونی از بی اطلاعی، سادگی و گاها حماقت مدیران وقت باشگاه و فدراسیون در موقع عقد قرارداد بهره کامل برد و دلالان، هم مالیات را که در ایتالیا و همه کشور ها باید بپردازد برای او معاف کردند و هم اکنون نیز از سادگی هواداران پاک استقلال سواستفاده میکند. از یک طرف تیم استقلال با هواداران پاک، جوان، عاشق و با خلوص نیت طرف است که حق دارند تیم محبوبشان موفق شود و از طرف دیگر این تیم درگیر دلالان داخلی و مافیای ایتالیایی است. ساده انگاری است اگر هجوم تماشاگرنماها به فرودگاه و تجمع پی در پی آن ها را خودجوش بدانیم، بلکه دلالان داخلی با هدایت مافیای ایتالیایی عامل بی ثباتی در تیم استقلال شده اند. تیمی که نتایج بازی ها را نه در مستطیل سبز بلکه در حاشیه های ساخته شده بیرون از مستطیل سبز واگذار کرد و تا مشکلات ناشی ازفعالیت های دلالان و تحریک کنندگان منفعت طلب استقلال در بیرون از استادیوم ها حل نشود بازگشت مربی ایتالیایی نیز حلال مشکلات استقلال نخواهد شد. استراماچونی با بازگشت خود به تهران در صورت نتیجه نگرفتن تیم استقلال برایش شعار حیاکن رهاکن بی معنی است او بدنبال اخذ یوروها و دلارهای فراوانی است که بدست آوردن آن را در سادگی و عدم شناخت منافع ملی از طرف ما میداند ولاغیر.