پنجشنبه نهم فروردین ماه

...چه می کند فضای مجازی با بزرگان ورزش؟

جامعه جوان ما به کجا می رود، به لحاظ فرهنگی در چه شرایطی قرار دارد؟ آیا متولیان امور فرهنگی کشور قدری و ذره ای به این قضیه اندیشیده اند، نوجوانان و جوانان که هیجانات خود را در لایوها و استوری ها و پیام های اینستاگرامی می جویند و برای خالی کردن این هیجانات به خود اجازه می دهند به هر دستاویزی آویزان شوند، غافل از اینکه متعلق به جامعه ای هستند که در آن به حرمت بزرگترها، رعایت حقوق شهروندان و همسایه ها و ... سفارش شده است.

اینکه طی اینهمه سال چقدر کار فرنگی کرده ایم نیازی به تحقیق و کارهای آماری نداریم، وقتی برنامه های صدا و سیما به ویژه نوع ورزشی اش رسالت فرهنگی خودشان را فراموش می کنند، دعواو بی حرمتی ها را سوژه داغ می سازند، کوچکترها را مقابل بزرگترها قرار می دهند تا یک برنامه فرهنگی یا ورزشی چالشی را به تصویر بکشند، وقتی فلان بنگاه خبری اشعار سراسر توهین به بهمان هنرمند محبوب مردم را به طور ویژه درج می کند، دیگر معیارها بهم می خورد و مرز بین عشق و نفرت در هم می ریزد و ضد ارزش خودش ارزش می شمارد، چیزی جز فروپاکشی فرهنگی در جامعه ترویج نمی شود، آقایان فکر می کنند که با شعارهای هیجانی و آتشین می توان به شعور رسید، اما امور فرهنگی و مدلها و آموزه های خودش را می جوید، در ژاپن چه می کنند که مردمانش حتی به ورزشگاهایشان هم ارادت و تکریم می ورزند ولی ما اینجا حریم فروشی می کنیم، چه کسی مسوول است؟

وقتی که یک طفل بی گناه اما سرشار از استعداد بهانه ای می شود تا بیگانگان به قهرمانان ملی ورزش ترجیح داده شوند، یک ضعف بزرگ فرهنگی است که همه رسانه ها و صدا و سیما گذشتگان و افتخار آفرینانمان را به عمد یا به سهو را از یاد می برند و نسل جدیدتر نمی داند که مثلا علی کریمی کی بود، علی دایی در دهه 60 چقدر به لحاظ فرهنگی معرف فرهنگ ایرانی در آن سوی مرزها بود و چه تاثیرات شگرفی به لحاظ رفتاری داشت یا جهان پهلوان تختی که سمبل دوستی با مردم و - شعور اجتماعی بوده است. سینه مالا مال درد است ای دریغا مرهمی...