پنجشنبه نهم فروردین ماه

چراغی که به خانه رواست...

تا کمتر از دو هفته دیگر انتخابات کمیته های مختلف کنفدراسیون والیبال آسیا برگزار می شود و در این مورد ما هم حرفی و نظری داریم.


در بین گزینه هایی که نامزد احراز سمتهای قاره ای والیبال شده اند البته اکثریت با افرادی است که اهلیت فنی دارند محمود افشار دوست ، دکتر غلامرضا نوروزی، مسعود یزدان پناه ، دکتر افجه ای ، فرهاد شاهمیری و کسری غفوری، مهدی اسلامی اما پرسش این است که چرا هیچ یک از بانوان والیبالی را نامزد سمت ها نکرده ایم آیا در میان این طیف از معلمین و خادمان والیبال شخصیتهای تحصیل کرده کم داریم؟! علی ایحال جمله معترضه ما مربوط به کاندیداتور والیبال ساحلی است که ریاست آن را یک استرالیایی به نام کراچر بر عهده دارد و در این بخش ما پیشتر مردانی چون زنده یاد محمود عدل، چهره ماندگار والیبال ملی احمد خجسته ، محمود حداد و دکتر عزیز خانی را داشتیم که البته هر یک از این اشخاص مورد حمایت روسای وقت فدراسیون هم بوده اند ولی در این برهه معرفی دکتر غفوری این پرسش را به وجود آورده است که ایشان چند سالی است که به کلی از والیبال ساحلی منفک شده اند و می پذیریم که وی در زمان ریاست بر سازمان ساحلی فدراسیون عملکرد شایانی داشته است ولی دوری چند ساله دکتر غفوری که حالا یک مدیر موفق صنعتی است ما را بر آن می دارد تا از رئیس فدراسیون والیبال بپرسیم چرا از بین شخصیتهای برجسته والیبال که زبان هم می دانند فردی را نامزد نکرده اند؛ رامین کرد، بهنام محمودی، علی فتاحی و حتی مهندس ناصر میرفخرایی از کسانی هستند که هم سابقه بازی در تیمهای ملی را دارند و هم بر زبان خارجی مسلط هستند. آیا فدراسیون از باب احتیاط (!) قید چنین افرادی را زده است والیبال حق مردان و زنانی است که در این راه استخوان خرد کرده اند و البته با تاکید مجدد بر این نکته که این نوشته به هیچ وجه به معنی نفی دکتر کسری غفوری نیست اما چراغی که به خانه رواست...


نویسنده: جمشید حمیدی