در فوتبال ایران چه می گذرد که هر شخصیتی به خود اجازه می دهد که در آن مداخله کند پس استقلال فدراسیون های ورزشی که خود را اینجوی و مردم نهاد می دانند چه می شود؟
بیرانوند از پرسپولیس جدا و به تراکتور می پیوندد، تا اینجای مسئله هیچ بحثی نیست چرا که تراکتور هم به اندازه پرسپولیس برای ما ارزش اجتماعی، ورزشی و فرهنگی دارد ما به خوبی به پیشینه درخشان فوتبال خطه آذریایجان آگاه هستیم و افرادی مانند صدقیانی برای اعتلای فوتبال ملی ایران به خرج داده اند.
اما هیچ یک از اینان دلیل نمی شود که یک بازیکن حتی اگر بیرانوند باشد فوتبال ایران را به حاشیه بکشاند. به ادعای پرسپولیسی ها کاری نداریم اینکه بازیکنان فقط در استقلال و پرسپولس بازیکن ملی می شوند اما درد ما اینجاست که مدیرعامل باشگاه مقابل تهدید به افشاگری می کند یا پای فلان مقام غیر ورزشی استان را به میان می کشاند.
این مسئله جز اینکه بلبشو ایجاد کند سودی برای فوتبال ملی ما نخواهد داشت، قهرمانی به هر قیمتی و تحت هر شرایطی ارزش ندارد و موقعیتی گذرا خواهد بود. اینجا فقط باید دید که فدراسیون فوتبال به قول معروف چند مرده حلاج است!
مسئولان فدراسیون های ورزشی ما اگر محکم و متکی به قوانین نباشند مانند کاهی در مسیر باد قرار می گیرند. از نگاه ما بیشترین مشکل از متن فدراسیون های ورزشی برمی خیزد و روسای فدراسیون ها که در حل هزار و یک مشکل زیرمجموعه های خود مانده اند به جای پرداختن به وظایف سازمانی خود مصاحبه برای خوشامدگویی نامزد وزارت ورزش را اولویت کاری خود قرار داده اند. این افراد البته برای هر فردی که وزیر ورزش دست به تعریف و تمجید زده اند اما بدانند که آنها را زیر ذره بین دارند و اعتبار آنان را با ترازوی خود وزن می کنند لطفا پیش مردم، جامعه ورزش و وجدان خود خجل نشوید اینجا افراد خیلی زود خراب خواهند شد.
نویسنده: حسین علی اسماعیلی
