پنجشنبه نهم فروردین ماه
نیم نگاه...

گناه عادل محبوبیت اجتماعی است؟!

تلویزیون را رسانه ملی نام نهاده اند رسانه ای که باید انعکاس دهنده ایده ها و خواسته های ملت باشد همان مردمی که مالیات می پردازند تا چرخ های امور اقتصادی و اجتماعی بچرخد و تنها دلخوشی آنها در تنهایی مفرط روزگاران به ویژه در ایام کرونا زده برنامه های رادیو و تلویزیون هستیم.

تلویزیون را رسانه ملی نام نهاده اند رسانه ای که باید انعکاس دهنده ایده ها و خواسته های ملت باشد همان مردمی که مالیات می پردازند تا چرخ های امور اقتصادی و اجتماعی بچرخد و تنها دلخوشی آنها در تنهایی مفرط روزگاران به ویژه در ایام کرونا زده برنامه های رادیو و تلویزیون هستیم.

به مباحث غیر ورزشی توجه نداریم اینکه در واتاب دادن خواسته های سیاسیون اقتصادی و اجتماعی تا چد این رسانه به رسالت خود پایبند بوده است اما در ورزش که مخاطبین فراوانی از نسل جوان دارد تلویزیون نتوانسته در جهت مردم و افکار عمومی گام بردارد.

نمونه اش تعطیلی برنامه نود بود که هم فال بود و هم تماشا و با اینکه صدا و سیما سعی کرده پای سلبریتی ها را به برنامه های مختلف تلویزیونی بکشاند تا در سایه محبوبیت آنها جای برنامه های فراگیری مثل نود را پر سازد اما میان ماه تا ماه گردان تفاوت از زمین تا آسمان است و دیدیم که هیچکدام از این ترفندها نتوانست جای خالی برنامه نود و عادل فردوسی پور را بگیرد به طور کلی در تمامی دنیا افراد خاصی در عرصه های مختلف بولد می شوند یکی تحلیل گر سیاسی خوبی ، یکی مجری توانمندی و دیگری گزارشگری مبرث و از قضا عادل فردوسی پور از معدود چهره هایی بود که توانست هر سه این ویژگی ها را داشته باشد اما آبشان با مدیر شبکه سه در یک جوی نرفت و عجیب اینکه به خاطر احترام به افکار عمومی هم که شده به جای سکوت و گذر از کنار گذاشتن این چهره محبوب هر از گاهی نمک بر زخم می پاشند و آش شور را به هم می زنند .
نمی خواهیم بگوییم که فردوسی پور هیچ عیبی نداشت اما بپذیریم که آقایان به جای مدیران عرصه را بر چهره ها مسلط و مقبول گزارش های ورزشی چنان تنگ کرده اند که نه تنها عادل فردوسی پور بلکه مزدک میرزایی، جواد خیابانی و ... از شبکه سه رفته اند می دانیم که در برخی موارد به دلیل نبود ضابطه و یا روابط پنهان بعضی از خبرنگاران و مجریان به بیراهه رفته اند اما ما که می خواهیم جامعه را با تبلیغات و برنامه های خود بسازیم چگونه نتوانسته ایم کاستی ها و سستی های احتمالی این افراد را بر طرف سازیم آیا آقای فروغی که سعی در القای این مساله دارند که هدف تبیین مسیری درست و سالم در تلویزیون است هیچ اندیشیده اند که چرا راه را برای حضور جوانان مستعد و گزارشگری و مجری گری هموار نکرده اند؟!
امروز راهیابی نسل جوان به رادیو و تلویزیون به شدت دشوار شده است اغلب برنامه ها به صورت انحصاری در محدوده افکار و رفتار عده ای خاص قرار گرفته اند که هیچ کدام نصف عادل فردوسی پور هم نمی شوند وقتی فلان شبکه دوربین و میکروفون به دست خبرنگارانش می دهد تا گزارش و خبر التماسی و پولی بگیرند دیگر چگونه از راه درست و مسیر صحیح گپ می زنیم حداقل اگر فردوسی پور ها را نگه نمی داریم جوانان را باور کنیم.


نویسنده: رضا اسماعیلی