جمعه دهم فروردین ماه

درباره تیم ملی منطقی تر باشیم

نخستین همایش مربیان و کارشناسان والیبال کشور سه ساعت طول کشید، 22 نفر نظر به مربی ایرانی کرده بودند، دو نفر مربی خارجی را برای تیم ملی توصیه کرده بودند و 18 نفر هم لام تا کلام حرف نزدند، اما هرچه که بود، حسنی که داشت به جامعه والیبال حتی به صورت ظاهری و مقطعی احترام گذاشته شد تا دیدار و گپی داشته باشند.

برخی از مربیان از ارومیه، تبریز، گنبد و با طی 1000 کیلومتر خودشان را به تهران رسانده بودند و فقط سه دقیقه فرصت اظهارنظر پیدا کرده بودند، بعضی ها کلی گویی کردند، عده ای احساسی صحبت کردند و چند نفری هم راهکار ارایه داده بودند، اینکه مربی ایرانی باید به روز باشد، ارنج و سیستم های والیبال دنیا را بشناسد، مدیریت روانشناسی و رسانه ای را بلد باشد و باقی قضایا، کاش به جای 70 نفر هفت جلسه با شرکت حداکثر ده نفر برگزار می شد تا با همه تفاصیل و تفاسیر این مهم بود که والیبال ما دنبال آرمانخواهی است و رئیس فدراسیون والیبال هم به صراحت اعلام کرد که آرمانهای بلند را تعقیب می کند اما واقعیت ها را نادیده نمی کرد جای عموصالح، مهندس بهرام صفت، امیر حیدری، محمدرضا دامغانی و ... خیلی ها خالی بود حرفهایی که زده شد، اغلب قابل تامل بودند، اما برخی از یادشان رفته بود که درباره تیم ملی یک مملکت اظهار نظر می کنند و نباید احساسی، گرایشی و حتی ژورنالیستی گپ بزنند، اینکه گفته شد برای آزمایش مربیان ایرانی باید تاوان پس داد حرفی برای خالی نبودن عریضه بود، چون تیم ملی محل آرمان خواهی مردم یک کشور به ویژه نسل جوانش است. مربیان ایرانی اگر به حدی رسیده باشند که اطمینان برانگیز باشند، حرجی نیست، اما اول باید اعتمادسازی کنند، چطور ویتالی هاینن از یک کشور فاقد ریشه قوی در والیبال (بلژیک) سر آمد مربیان جهان می شود یا ساملوو گمنام از کشوری کوچک چون فنلاند در مهد پرورش مربیان و بازیکنان بزرگ دنیا گل می کند، آنها به راهی رفته اند که ولاسکو رفته بود، علم را در همه جای دنیا که بود پیدا کردند و خود را در جمع دانشمندان و مردان اعلم زمانه جای داده اند، چند مربی ایرانی اینگونه است، کدامیک از مربیان ما با هزینه شخصی و پول کلانی که از باشگاه ها می گیرند، به تماشای لیگ قهرمانان جهان یا تمرینات باشگاه های معتبر دنیا را دیده و بر تجربیات و معلومات خود افزوده است؟

پشتیبانی چگونه و چرا؟

بیشتر شرکت کنندگان نشست هم اندیشی مربیان و خبرگان خواستار حمایت مادی و معنوی از مربیان ایرانی شده اند، سوال ما این است مگر مربیان منتسب به تیم های ملی کم از امتیار حضور در کادر فنی تیم های ملی سود برده اند، چرا قراردادهای خوب با واسطه و بی واسطه با باشگاه ها را لحاظ نمی کنیم.

به جز دو سه نفر بقیه کادرهای فنی در حالت عادی حتی یک تیم دسته یکمی را به آنان نمی سپارند، فردی که به خاطر پول مربیگری تیم ملی را بپذیرد به خودی خود از اشتیاق و افتخار بزرگ ملی دور می ماند، به اعتقاد ما مربیان ایرانی در این برهه به پشتیبانی و اعتمادسازی و اهتمام ورزی نیاز دارند و تاکید می کنیم هر فردی که سرمربی تیم ملی می شود یک دستیار یا مشاور خوب ترجیحا از ایتالیا را کنار خود قرار دهد، موفقیت که بیاید، پول را هم کنار خود خواهد داشت و این فقط در سایه افتخار همراهی و همگامی با والیبال ملی در کشور ما امکان پذیر خواهد شد.