جمعه دهم فروردین ماه

آقای وزیر! کشتی مازندران را ذبح امیال شان کرده اند

تیره روز ترین ایام ورزش مازندران را می گذرانیم. هویت مان را آلوده کرده اند به زهر سیاست و خودخواهی و برای اینکه به نتیجه اش برسانند، هیچ هراسی از مهندسی روشن انتخابات به کام کاندیدای مورد نظر خود ندارند.

این چند جمله را برای آخرین امیدمان می نویسیم، برای دکتر سلطانی فر که می خواهیم از این پس یادش کنیم که نگذاشت کَشتی کشتی مان زیر امواج خودکامگی غرق شود.
یا این سطور را پس از خوانش مطلب ترتیب اثر می دهد و یا مثل اداره کل خودمان، از او هم به طور کامل قطع امید می کنیم!

آقای سلطانی فر! بارها دیده ایم و گفته ایم که اشراف بر ورزش ایران دارید، به حافظه تان رجوع کنید. اولین ویژگی مازندران که به یاد می آورید چیست؟ برای شما که ورزشی هستید قطعا کشتی کنار دماوند و دریا؛ مولفه ای است برای برجستگی و بارزه مازندران کبیر.

حال این رشته که به تنهایی ۱۲۰ مدال از تقریبا ۲۵۰ مدال سال قبل کشتی ایران را در آوردگاه های بین المللی بدست آورده و در همه ادوار ورزش ایران عامل شکوه بوده، با دستان خود ورزشی ها در حال ذبح شدن است.

آن دیپلماسی که فریادش می زنید در دستگاه ورزش مازندران، چنان در سکوت و تاریکی فرو رفته که مجمع انتخابات هیات کشتی استان را با تمایل آشکار به یک گزینه مشخص و غیر ورزشی که عضو شورای اسلامی شهر ساری است، پیش می برد.

معاون توسعه ورزش قهرمانی که غیر قانونی و بر اساس نامه ۹ ماه پیش دکتر داورزنی معاون وقت وزارت ورزش حق سرپرستی نداشت، علاوه بر اینکه پشت پا به قانون مکلف خود شما زد؛ در حرکت غیر قانونی بعدی دبیر هیات را هم عوض کرد. همین سرپرست که باید بی نظر باشد با کاندیدای غیر ورزشی و عضو شورای اسلامی شهر ساری نشست می گذارد که باز هم خلاف قانون است.

کشتی در خون و گوشت و استخوان همه مازندرانی ها عجین است، اولین مدال طلای تاریخ ورزش ایران در المپیک ها و آخرین آن را مازنی ها گرفته اند. دستکم ۶۰ درصد تیم های ملی اعزامی به رقابت های جهانی کشتی آزاد از مازندران هستند و در هیچ رقابت معظم فرنگی نیست که مازنی ها نشان نگرفته باشند. این استان پنج طلایی المپیک دارد و همین حالا تیم های ملی را در قرق کامل خود قرار داده است. در المپیک قبلی کل ورزش ایران ۵ مدال گرفت و کشتی مازندران به تنهایی ۳ مدال. پس همان جایی ست که همچون شیشه عمر نباید حتی تلنگری به آن زد و یا لکه ای بر روی آن انداخت اما آماج حملاتی است که می توان گفت توفیق ملی را هم تحت الشعاع خود قرار می دهد.

آقای وزیر، هر روز در مازندران استعدادهای ناب در کشتی رونمایی می شوند. این زاد و ولد و قدرت زایش و پرورش به این دلیل پابرجاست که دست نامادری بر آن نیفتاده و همچون یک میراث ملی در عالیترین جایگاه ها حافظ نام و اعتبار ایران بوده است. دست درازی به کشتی، یعنی باز داشتن آن از لیاقتی که در ذات آن است و چنین اتفاقی در کشتی مازندران بدون واهمه و ترس از مواخذه شما و وزارتخانه در حال انجام است.

مجموعه زیرین شما در شکل گیری این واقعه بد به شدت موثر عمل کرده اند بخصوص وقتی که شنیدیم برای پوشانیدن تخلف آشکار انتخاب معاون به عنوان سرپرست، معاون فنی شما نامه ای را با مضمون اینکه از این پس بلامانع است، روانه اداره کل استان ها کرده اند تا یک خبط بزرگ و اشتباه عامدانه ماست مالی شود!

آقای سلطانی فر! به عمر مدیریت شما و پایان کار دولت چندان نمانده؛ هر چقدر هم ملاحظات سیاسی شما را از بیان مستقیم مکنونات قلبی تان بازدارد، باز هم امکان نخواهد داشت که سری به نشانه تاسف تکان ندهید! کشتی میراث این دیار است و عده ای قصد تاراجش را دارند.

خواسته مان به همین سادگی است که اجازه دهید همین کاندیدای مقبول اداره کل ورزش و جوانان، از بخت یکسان مثل باقی کاندیداها برخوردار و در یک رقابت سالم به خواسته اش برسد نه اینکه برای انتخابش قانون ها زیرپا گذاشته و مذمویت به جای صداقت عیان شود.

باورمان نمی شود، اما روزی رسیده که این کشتی فوق العاده مان برای ادامه حیات درست خود به وجدان شما نیاز دارد! ورزش اول ایران را پدرانه و مسئولانه دریابید. بگذارید تا وقتی قلم در دست داریم و و قلب مان می تپد، از صیانت شخص وزیر از گنجینه مدال و اعتبار ایران بگوئیم.

نویسنده: هاشم پور