پنجشنبه ششم اردیبهشت ماه

متهمان حراج فوتبال ایران

مردی که در جوانی “کشتی‌گیر” بود و بعدها از سن ۳۱ سالگی فوتبال را شروع کرد و با “زور” یکی از بستگان صاحب نفوذش که این روزها در شهر زادگاه “تاج” کار و زندگی می‌کند به فوتبال آورده شد و با اعمال نفوذ، دبیر هیات استان خود شد .

مردی که در جوانی “کشتی‌گیر” بود و بعدها از سن ۳۱ سالگی فوتبال را شروع کرد و با “زور” یکی از بستگان صاحب نفوذش که این روزها در شهر زادگاه “تاج” کار و زندگی می‌کند به فوتبال آورده شد و با اعمال نفوذ، دبیر هیات استان خود شد .

این کشتی گیر خیمه‌ای دائمی در “مستطیل‌سبز” به ناحق برای خود برپا کرد و تیم فوتبال “خیبر” را هم تصاحب نموده و با صاحب منصبی در خیبر در ارنج و ترکیب تیمی قرار گرفت که با گل “محمدی‌اصل” به “پرسپولیس” در ایران معروف شد. 
گلزن معروف “خیبر” به من گفت که این تیم همیشه ۱۰ نفره در مسابقات حاضر می شد و در حقیقت نفر یازدهم “کشتی‌گیر”ی بود که با زور و پول در ترکیب تیم قرار می گرفت و صدها بار بوسیله تماشاگران “هو” شد.
🔰او این روزها نه تنها فوتبال ایران را با چالش و نابودی روبرو کرده که ساختمان فدراسیونش را نیز به حراج  گذاشته است. کشتی گیری که فوتبال را ضربه فنی کرد، “تاج” را با “فیتیله بارانداز” و “فیتو” فراری داد، وزارت ورزش را با گزارش غیر واقعی به فیفا به “حاشیه” برد و دست در زیر کتف “محمود گودرزی” وزیر ضعیف وقت، سرانجام او را “فیتیله‌پیچ” نمود و مجمع فدراسیون فوتبال را نیز از اصالت انداخت و خود را به اوج قلعه فوتبال رسانید و این روزها نیز پا در کفش کمیته ملی المپیک گذاشته یعنی فراتر از “گلیمش”.
او در سایه مردی حرکت میکند که در “زاینده رود” و شهر “تاج” به این کشتی‌گیر دلگرمی “گستاخی” می‌دهد. اما این “کشتی‌گیرِ فوتبالیست‌نما” فنون کشتی‌اش فقط بر روی “داخلی‌ها” اثرگذار بود، او و همراهانش در مبارزه با “ویلموتس” ضربه فنی شدند و در گروه بازنده‌های تاریخ فوتبال ایران قرار گرفتند. این کشتی‌گیر نمی داند که “فوتبال” بی‌رحمی خاص خود را دارد سپ بلاتر را از اوج به ذلت و سقوط کشانید، میشل پلاتینی را نابود کرد و هاوه‌لانژ را به “سکته” و مرگ وا داشت.  “کشتی‌گیرِ فوتبالیست‌نما” که در برابر این بزرگان تاریخ فوتبال “عددی” نیست.

🔰وقتی جاسوسان فوتبالی با نامه‌نگاری‌های مختلف به FIFA منافع ملی یک کشور را هدف قرار دادند و برای ماندن در بی‌هویت‌ترین فدراسیون تاریخ فوتبال به دروغ دولت را به دخالت در فوتبال متهم کردند، آن زمان که قراردادهای غیرشفاف در عرصه بین‌المللی با مربیان و اسپانسرها منعقد میکردند، وقتی که تکلیف دلارهای میلیونی در هاله‌ای از ابهام فرو رفته، آنگاه که مشخص ننموده‌اند بلیط‌های “جام‌جهانی” مسکو چگونه توزیع و به چه کسانی داده شد! زمانی که درآمد‌های داخلی و خارجی ناشی از مسابقات و کمک های FIFA شفاف نیست و خلاصه تا زمانی که وضعیت “مالی” پیچیده و مسئله‌دار فدراسیون حل نشود! 
آری تا آن زمان ما باید از جمع کردن بساط “دستفروشان” در جلوی استادیوم‌ها بجای برچیدن بساط منفعت‌طلبان فوتبالی خجالت‌زده و سرافکنده شویم.

🔰اگر آن روز که یکی از این یاغی‌ها در استان خود غیرقانونی بلیط چاپ میکرد و می فروخت او را “دستبند” می زدند الان وضعیت فوتبال ما اینچنین نمیشد.
اگر آن روزِ نخست که همه می گفتند مکاتبات مخفی ۳ یاغی بوی جاسوسی می دهد و آنان با اطلاعات غلط، FIFA را می فریبند و منافع ملی را برای امیال شخصی نابود میکنند آری اگر آن روز نهادهای نظارتی به موقع ورود می کردند الان دزدان و “جاسوسان فوتبالی” اینقدر بی حیا و مدعی نمی شدند.
🔰اینها در فدراسیون فوتبال یک سیستم “کدخدایی” ساخته اند و برای خود رعیت درست کرده‌اند، مجمع را رعیت خود می دانند و حالا که FIFA و شخص اینفانتینو دیگر ارزشی برای دروغ ها و دروغگوها قائل نیست، پیشنهاد میکنم که کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان یک هیئت تخصصی به مقر فیفا اعزام دارند تا همه چیز را در مقر قویترین فدراسیون جهانی شفاف و دقیق حل نمایند.  قطعا در این دیدار و مذاکرات مشخص خواهد شد که در این چند سال چه مکاتبات مشکوکی علیه فوتبال ملی نگاشته شده است.

نویسنده:علی افتخاری