سه شنبه بیست و هشتم فروردین ماه
نا آشنا با الفبای کار اجرایی در فوتبال؛

الگوی بهداشت و درمان پیش روی ما است

فوتبال پدیده ای فراگیر و کاملا اجتماعی است که در دوران پسا کرونا  و در جمع خانواده ها هم نقش آفرینی می کند.این رشته جدا از موضوعات ورزشی و تخصصی ،مسائل سیاسی،اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی را هم تحت الشعاع  قرار داده است.

فوتبال پدیده ای فراگیر و کاملا اجتماعی است که در دوران پسا کرونا  و در جمع خانواده ها هم نقش آفرینی می کند.این رشته جدا از موضوعات ورزشی و تخصصی ،مسائل سیاسی،اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی را هم تحت الشعاع  قرار داده است.


جهان در یک سال گذشته به شدت درگیر  مبارزه با ویروس منحوس کرونا بوده است.
کووید ۱۹ و تلاش کشورهای درگیر برای کاهش این بیماری و درمان صحیح مبتلایان در مراکز درمانی و قرنطینه های خانگی،به یک رقابت و مسابقه ورزشی مشابهت زیادی پیدا کرده است.هر کشوری که دارای همبستگی و تلاش سازمانی بوده و از نیروی انسانی مجرب و متخصص بهره برده باشد ،بهتر و سریع تر به هدف می رسد.
شاید بتوان کادر درمان و نهادها وسازمانها و بسیج و نیروهای مردمی را در کشور به عنوان یک الگو معرفی کرد.با شیوع ویروس کرونا و انتشار وسیع آن در کشور ،دولتمردان، مدیران و دست اندرکاران ارشد کشور با تمام توان به میدان آمدند.
همکاری آحاد مردم با ستاد ملی مقابله با کرونا از همان ابتدا پررنگ بود.موضوع اطلاع رسانی از طریق صدا وسیما و سایت و خبرگزاریها و جراید هم به شکلی ایده آل انجام شد.
اما موضوعی که کشورمان را در مبارزه با بیماری موفق کرد ،حضور به موقع پزشکان و پرستاران و کادر درمان در صحنه بود.در واقع کار تخصصی و اعتماد کردن به توصیه های ستاد مقابله با کرونا کار را پیش برد.
در بحث تهیه فوری ماسک،دستکش و ملزومات پزشکی و بیمارستانی هم متخصصان امر وارد میدان شدند و در ادامه حضور این قشر مجرب و کاربلد  موضوع تولید واکسن را پیش برد.
متاسفانه در فوتبال با این نگاه‌علمی و تخصصی نا آشنا هستیم و  با الفبای کار بیگانه ایم. 
مادام که در فوتبال به نیروهای غیر متخصص دل بسته و عناصر سیاسی و جناحی را بر مصدر امور قراردهیم ،اوضاع همین است که می بینیم.
همانطور که یک تیم با ۱۱ بازیکن در میدان حاضر می شود و چند بازیکن ذخیره با کادر فنی ،بدنسازی ،پزشکی و تدارکاتی آن را هدایت می کنند ،باید کادر مدیریتی مجرب و کاربلد این گروه را پشتیبانی و تقویت کند.
در واقع همانطور که بازیکنان با تاکتیک و برنامه خاص و با کار جمعی و گروهی در میدان حاضر می شوند،مدیران و دست اندرکاران و برنامه ریزان فوتبال هم با دارای تبحر و تخصص لازم باشند و کار را به صورت گروهی و تشکیلاتی پیش ببرند.
اینکه یک تاجر ،کارمند و دندانپزشک یا فلان نماینده مجلس و رفیق سیاسی در عرصه مدیریت فوتبال قرار گیرد در تضاد جدی با ورزش حرفه ای است.
آیا پذیرفتنی است بازیکنی را در میدان قرار دهیم که اصول اولیه کار با توپ را بلد نیست؟
آیا کسی می پذیرد مربی یک تیم را از یک طیف سیاسی یا اقتصادی و نا آشنا با فوتبال به کار بگیریم.؟ 
در عرصه مدیریت فدراسیون فوتبال و باشگاهها متاسفانه این راه غلط را پیموده و به بیراهه رفته ایم.
بعد از گذشت چهل و دو سال از پیروزی انقلاب هنوز نظام مدون باشگاهداری نداریم و در مراحل بالاتر به اصلاح اساسنامه دلخوش کرده ایم.
این آسه آسه راه رفتن مسئولان که گربه شاخ شان نزند ،بلای جان فوتبال ما شده است.
ایجاد تحول جدی در نگاه مدیران ورزش و یک انقلاب در اداره فوتبال نیاز امروز ما است تا به آینده نگاه امیدوارانه داشته باشیم.
نویسنده: احمد میرزاییان