جمعه دهم فروردین ماه

«قوی سپید» اسیر در مرداب انزلی

وقفه ایجاد شده در فوتبال خیلی از موارد بویژه نقاط تاریک را به محاق فراموشی سپرد که یکی از کاستی ها بی اعتنایی به باشگاههای سازنده و مردمی است.

نمونه عینی این معضل در مورد" قوی سپید" و یا همان تیم پرطرفدار ملوان مصداق دارد. تیمی ریشه دار با کارنامه و بیلانی درخشان که سالهاست به سبب ناکارایی، سیر انحطاطی طی می‌کند.
مگر می شود از فوتبال دیار سرسبز و مستعد گیلان گفت و نامی از ملوان نیاورد و از قوی سپید لب بر زبان نگشود؟!
تیمی که سالها در منظومه بزرگان فوتبال ما قرار داشت و برای مدعیان شاخ و شانه می کشید، چند سالی است که در جا می زند و حتی در لیگ یک هم حرفی برای گفتن ندارد.
در این راستا بارها نوشته ایم و زنگ خطر جدی را بصدا در آورده ایم ولی انگار نه انگار که این همه هوادار سینه چاک خون دل می‌خورند و زانوی غم در بغل می‌گیرند.
متاسفانه مسوولان این خطه از خواب غفلت بیدار نمی‌شوند تا گردن ملوان از مو هم نازک‌تر شود و روی لبه تیغ حرکت کند.
این فرایند به روزمرگی و عادتی کاملا نادرست تبدیل شده و قوی سپید را به مسلخ بی برنامگی برده است.
بیم آن می رود در صورت بی مبالاتی ها و ناکارآمدی ها از ملوان فقط یک نام باقی بماند و قوی سپید نفس های آخر را بکشد.
کاش در ایام کرونایی، مدیران منطقه آزاد انزلی و سایر مقامات در پرتو همگرایی از این وضعیت شکننده درس عبرت بگیرند و راه برون رفت را بیابند.
آیا دایره ناکارایی ها کاهش می یابد و تفرقه و تشتت جايش را به فراست و موازین حرفه ای خواهد داد؟!
آرزو میکنیم این خواسته محقق شود و قوی سپید از پیله ندانم کاری نجات یابد.
به آن امید