کارشناسان و اهالی فن و هواداران فوتبالی از اوضاع اسفناک فعلی و آنچه که در مهندسی انتخابات تهران رویت شد ناراضی هستند،لذا برای تغییر بافت فدراسیون و جلوگیری از مهندسی مجدد ،باید بحث ائتلاف سه نامزد را در صورت کشیده شدن انتخابات به مرحله دوم جدی گرفت.
کارشناسان و اهالی فن و هواداران فوتبالی از اوضاع اسفناک فعلی و آنچه که در مهندسی انتخابات تهران رویت شد ناراضی هستند،لذا برای تغییر بافت فدراسیون و جلوگیری از مهندسی مجدد ،باید بحث ائتلاف سه نامزد را در صورت کشیده شدن انتخابات به مرحله دوم جدی گرفت.
اخبار واصله از مسائل پشت پرده و لابی عناصر چسبیده به فوتبال حکایت دارد. افرادی که در همه حال به منافع باندی ،جناحی و نان قرض دادن های رایج توجه دارند تا مصالح و منافع کشور.
این موضوع در مهندسی انتخابات رئیس هیات فوتبال تهران به وضوح نمایان شد و همه را به تعجب واداشت!
این عده حتی از جسم نیمه جان فوتبال تهران هم دست برنداشتند و چار چنگولی و سینه خیز به صندلی ریاست چسبیدند!
متاسفانه چینش جدید هیات ها و جا به جایی نفرات در یکی دو ماه گذشته این شائبه را تقویت کرد که مهندسی دیگری در شرف تکوین است.
خوش باوری است اگر بهاروند و تیم رئیس سابق را در اجرای این سناریو دست کم بگیریم و ازخوابی که آنها برای حفظ کرسی ها در ساختمان سئول گرفته اند،به سادگی عبور کنیم.
اعتقاد دارم کیومرث هاشمی ،مصطفی آجرلو و علی کریمی جداگانه رایزنی و نشست های خود را با تیم همراه خود انجام داده اند.
تدوین برنامه ها و ارائه راهکارهای اجرایی برای آینده فوتبال از جمله مواردی است که در اولویت کاری سه نامزد فوق قرار گرفته است.
متاسفانه یکسری افرادی که منافع خود را در حضور عزیزی خادم می بینند و در افتضاحات گذشته فدراسیون شریک و متهم اصلی به شمار می آیند،در پشت صحنه امور را مدیریت می کنندتا با رسیدن عزیزی خادم به صندلی ریاست راه خود را طی کنند.
آنها همانطور که در پرونده تاسف بار ویلموتس خم به ابرو نیاوردند و در یک و سال و نیم گذشته آسه آسه حرکت لاک پشتی انجام دادند تا گربه شاخشان نزند،دلسوز فوتبال نیستند.
بیانیه کارکنان فدراسیون فوتبال بر علیه عزیزی خادم و اعوان و انصار او گواه و شاهد خوبی از حاکمیت افراد چسبیده به فوتبال است.
جالب اینکه افرادی از مدیریت و نیروی انسانی صحبت می کنند که نگهبان و کارکنان رده پایین فدراسیون هم آنها را قبول ندارندو...
این افراد به سادگی صورت مساله را عوض می کنند و چشم خود را به فساد و ناهنجاری می بندند. در عرصه مدیریت فوتبال هم حرکتی اساسی از سوی این افراد ندیدیم.اعضا هیات رئیسه سابق هم گوش به فرمان رئیس بودند و در همه حال به ماشین امضا مبدل شده و آمین گوی مدیران بالا دستی بودند!!
ضعف مدیریت در دوره ای که کی روش زمام امور تیم ملی را عهده دار بود و مقطعی که ویلموتس با دخالت افراد پشت صحنه بر مصدر امور قرار گرفت کاملا مشهود است
اوضاع اسف بار تیمهای پایه و رفیق بازی در گماردن افراد در تیمهای نوجوانان ،جوانان ، امید و به نابودی کشاندن فوتسال ملی و فوتبال و فوتسال بانوان گوشه ای از این بی مبالاتی ها است.
بنابراین سزاوار نیست این مسیر غلط و نادرست را با حضور عزیزی خادم بپیمائیم.یقینا کسانی که در گذشته عملکرد درستی نداشتند و رد صلاحیت شدندبا ظرافت خاصی او را جلو انداختند تا در آینده برنامه ها و طراحی های مورد نظر خود را به اجرا بگذارند.
در این شرایط انتظار می رود.سه نامزد حاضر در فرصت کوتاه باقیمانده قدری با تامل و تدبر عمل کنند و برای اصلاح امور آتی فدراسیون و تغییر در نگرش فعلی اقدامی عاجل و هماهنگ به عمل آورند.
برخی از اخبار واصله از کشیده شدن انتخاب رئیس به دور دوم حکایت دارد.چنانچه این شرایط حادث شد و عزیزی خادم و نفر بعدی از میان سه نامزد کنونی رقابت داشتند ،دو نفر حاضر و حامیان آنها آرا خود را به نفع او در صندوق بریزند.
در مرحله بعدی لازم است در انتخاب نواب رِئیس و اعضا هیات رئیسه هم دقت لازم به عمل آمده و رایزنی اصولی صورت گیرد .اگر ابزار مهم تخصص و تجربه و هماهنگی در ترکیب هیات رئیسه مورد توجه قرار نگیرد ،فوتبال ما مانند گذشته از ناهماهنگی و ضعف افراد در این حوزه لطمه خواهد دید و بی بیراهه خواهد رفت.
این موضوعات مهم را بر اساس تکالیف ذاتی و رسانه ای و فارغ از صف بندیها و رفیق بازیهای رایج قلمی کردیم. امیدواریم اعضا مجمع هم بر اساس مصالح و منافع کشور آرا خود را به صندوق انداخته و مطالبه هواداران واقعی فوتبال را پاسخگو باشند.هوادارانی که از شرایط فعلی به هیچ شکل راضی نیستند و تغییر را انتظاری به جا می دانند.
نویسنده: احمد میرزاییان