جمعه سی و یکم فروردین ماه

اولین آزمون عزیزی خادم

عزیزی خادم از سال 88 که همراه با دکتر حمید سجادی (معاون وقت سازمان تربیت بدنی) در نشستی مشترک شرکت  داشتیم آشنایی پیدا کردیم و همان زمانی بود که وی برای انتخابات فدراسیون فوتبال در آن دوره آماده می شد.حرف و طرح های جدیدی در سر داشت که بوی تازگی می داد.

عزیزی خادم از سال 88 که همراه با دکتر حمید سجادی (معاون وقت سازمان تربیت بدنی) در نشستی مشترک شرکت  داشتیم آشنایی پیدا کردیم و همان زمانی بود که وی برای انتخابات فدراسیون فوتبال در آن دوره آماده می شد.حرف و طرح های جدیدی در سر داشت که بوی تازگی می داد.


مواردی که آن موقع مطرح می کرد در سال‌های بعد بیشتر جای خالی آن برنامه ها را در فوتبال کشور حس کردیم تا اینکه برای انتخابات دهم اسفند 99 کاندید شد و با توجه به آن شناخت قبلی و مرور سایر کاندیداها وی را منهای علی کریمی شایسته تر دیدم. ارتباط  خوب وی با مراکز علمی و به روز بودن در کنار توجه به استفاده از مدیران و افراد کاردان در کابینه اش فاکتورهای  مثبتی بود که عزیزی خادم داشت.
اینکه چرا بهاروند را با وجود این همه کاستی و ضعف به عنوان نایب ریس پیشنهاد داد برای ما جای سوال بود که البته بر می گردد به مسائل انتخاباتی و لزوم استفاده از افرادی که نقشی اساسی در چینش مجمع داشتند! 
به طور یقین خود این مورد با وجودی که بهاروند رد صلاحیت شد یک نقطه تاریک در انتخابات فدراسیون و شخص عزیزی خادم خواهد بود مگر اینکه اکنون تغییر رویه بدهد. 
گفتیم که سیاست ما در وهله نخست حمایت از کیومرث هاشمی و علی کریمی بود که که البته کیومرث هاشمی در عرصه مدیریت فاقد صلابت و قاطعیت است وگرنه مدیری سلامت و با تجربه است.
امروز اما با سیدشهاب الدین عزیزی خادم چند کلمه حرف حساب داریم. 
اولین پیشنهاد ما استفاده از پتانسیل مهدی محمد نبی است که در این مدت سرپرستی دبیرکلی خون دلها خورد ولی توانست آرامش را بر فوتبال حاکم کند و مجمع را بر خلاف آنچه که بهاروند و طالقانی و... هدایت می کردند از زد و بندها بر حذر داشت و اگر قاطعیت و مدیریت وی نبود مجمع تا انتخابات ریاست جمهوری برگزار نمی شد. آنجا هم 6 ماه دیگر فدراسیون در حالت بلاتکلیفی بسر می برد و این فرصت را به رد صلاحيت شده های فعلی می داد تا بر بدهی یک هزار میلیاردی فدراسیون بی افزایند و همچنان با نفوذ در هیات ها مثل کاری که با هیات تهران کردند فدراسیون را به سمتی ببرند که بازهم جای پای خود را محکم کنند.
آقای عزیزی خادم! 
بدون شک نبی از جمله مدیرانی است که می تواند بازوی توانمندی برای فوتبال ایران باشد و حیف است که از وجود این مهره دلسوز و کاردان و مسلط فدراسیون شما محروم بماند.
در این دوسه روز حتما واکنش ها را دیده اید که هرچقدر آن دو سه نفر بین افکار عمومی مغضوب و حتی منفور  هستند آقای نبی دارای جایگاه مردمی و محبوبیت  است.
یا هیات رئیسه منتخب یقینا براساس شایستگی انتخاب نشده و اینها هم ریشه در چینش افرادی مثل بهاروند دارند ولی به هر حال انتخاب شده اند اما خیلی جاهای حساسی هست که رئیس فدراسیون می تواند از افراد توانمند در آن نقاط  بهره ببرد تا وزن فنی و مدیریتی فدراسیون افزایش پیدا کند.
نمی دانیم قانون چقدر حق نظارت به هیات های استانی را به رییس فدراسیون داده ولی انتخاباتی مثل هیات تهران که با تخلف آشکار و در شرایط نابرابر توسط تیم بهاروند 4 روز مانده به انتخابات فدراسیون برگزار شد و فردی مساله دار که 400 صفحه پرونده تخلف  دارد را با مهندسی آشکار به فوتبال تهران دوباره تحمیل کردند یقینا   جای باز بینی دارد و این یکی باید در اولویت تجدید نظر باشد.
البته شنیده ایم نهادهای بازرسی وارد عمل شده اند و احتمال ابطال انتخابات تهران هست ولی اگر هم نشد رئیس فدراسیون وظیفه دارد نظارت شایسته ای برای اینگونه  هیات ها داشته باشد در غیر اینصورت اگر رئیس جدید فدراسیون بخواهد به ساز افراد باند باز مساله دار و فرصت طلب حرکت کند و فوتبال را جوری بچرخاند که همه دور و بری های فرصت طلب هم باشند خیلی زود افکار هم عمومی و رسانه های مستقل نه رسانه ای های وابسته! علیه شما آقای عزیزی خادم موضع خواهند گرفت مگر اینکه ندای قلبی دلسوزان را در باب استفاده از بزرگانی کاردان و سلامت مثل نبی به گوش جان بشنویید.
نویسنده: سیدرضا فیض آبادی