چهارشنبه پنجم اردیبهشت ماه
فاتحه ای برفوتبالی که میزبانیش را بردند؛

فوتبال ما دچار سکته مغزی شده است

ورزشی که  تلاش می کرد سلامت و شادابی و ارزش عقل سالم را در بدن سالم ، نمایان کند ، بدلیل گرفتار شدن به سیاست وجایگاه سازی مقام آوری ،برای غیر ورزشی ها به کشتی طوفان زده ،  تبدیل شد واینک ، اهالیش دست به دعا دارند تا شاید با فرو کش کردن طوفان درونش ، این کشتی بهم ریخته،  به ساحل آرامش برسد و دوباره باز سازی شود.

ورزشی که  تلاش می کرد سلامت و شادابی و ارزش عقل سالم را در بدن سالم ، نمایان کند ، بدلیل گرفتار شدن به سیاست وجایگاه سازی مقام آوری ،برای غیر ورزشی ها به کشتی طوفان زده ،  تبدیل شد واینک ، اهالیش دست به دعا دارند تا شاید با فرو کش کردن طوفان درونش ، این کشتی بهم ریخته،  به ساحل آرامش برسد و دوباره باز سازی شود.

 فوتبالی که روزگاری آقای آسیا و عرش نشین دلهای اهالیش بود ، آنچنان  تپش قلبش را کاذب بالا بردند  که براثر حواشی بی شمار وندانم کاری وعدم توانمندی در هدایتش ،   دچار سکته مغزی شد واز عرش به فرش افتاده درون دره عمیق،  برگشت ؟!


  و به این  دلیل است که می خواهم آنقدر از ورزش و فوتبالش بنویسم تا بالاخره ،  یا این قلم ورزش ، شکسته ودفن شود، یا نار کار بلدان فاقد هویت ورزشی به مرام ارزشی آن، از فضای ورزش وفوتبال بروند۰  بارها نوشتم و باز اصرار در تکرار نوشتن آن دارم ،  که فضای فعلی ورزش وفوتبال از ریز وکلانش ، نیازمند وقوع یک تند باد گردابی بنام انقلاب درونی از نوع مدیریتی است ، که همه آلودگیها رااز بین ببرد ،  واین حق مسلم اهالی ورزش وپیشکسوتان و دوستداران ورزشی و فوتبالی ایست که مطالبه گر پیشرفت واصلاح واقعی باشند  ، آیا دیگر بس نیست سر به زیر برف فرو بردن ؟
و آیا بس نیست حضور آن عده ای که هنوز فرق میان توپ تنیس روی میز و تنیس خاکی را درست تشخیص نمی دهند اما چون نامشان به فلان ستاد انتخاباتی وصل بوده هم چنان باید، در فضای ورزش و فوتبال  باشند؟
 آیا بس نیست ورزش را تبدیل به طرح کاد،  مدیریتی کردن؟
آیا  بس نیست در فضای فوتبال بین المللی این چنین دریبل خوردن وگل بخودی زدن‌های مکرر؟
براستی چه وقت می خواهید ومی خواهیم ومی خواهند،  نگرشی تغییری نسبت به عصاره واقعی ورزش داشته باشید  ومالکان و صاحبان صلاحیت دار ورزش وفوتبال ارزشی را باور کنید ؟! 
بدون تعارف و با پرهیز از هرگونه گزافه گویی وحمایت از نام  یا کسوت ورزشی و فوتبالی خاصی ،  باید نوشت آیا وقت آن نرسیده که به این همه ناشایسته سالاری و حضور تفیلی های کاروانی چسبیده به ورزش وفوتبال ،  که هیچ تخصص و سنخیتی به آن ندارند وبلای نزول ورزش وفوتبال شده ،پایان داد؟!
این ورزش و فوتبالش به همراه اهالیش، تا کی باید تاوان  پس بدهند؟ انصافا ، کی وچه زمانی باید شاهد کفایت واقعی وشایسته نگری واقعی ومدیران دارای تخصص واقعی بدور از لابی گری در فضای ورزش وفوتبالش باشیم ، آیا نگرانی ها ی اهالی  ورزش وپیشکسوتان که آن همه فریاد می زنند،  پیشنهاد می دهند واین همه زجه می کشند،  شنیدنی وباور کردنی نیست؟
 وبه عنوان ختم کلام ، آقایانی که اصرار در بهتر دانستن ومابقی را نادان در علم مدیریت ورزش و فوتبال می دانید  ،  باور کنید که  ، ورزش و فوتبالش کرونای جهشی  گرفته اند ونتیجه آزمایش های  مبتلا شدن به این ویروس  کاملا مثبت اعلام شده ،  وهمه  نگران آینده هستند  ، خیلی هم نگران! واین نگرانی از آنجا نشات گرفت ،که علنا میزبانی فوتبال پرید ورفت و شما تازه شنیدید ومثلا به خود آمدید! ولی دیگر خیلی دیر شده بود ، براستی  عاقبت فوتبال ملی وبطور کلی فوتبال بین المللی کشور چه خواهد شد؟ معلوم نیست!!
      نویسنده:  سید مهدی ابوس